از مدتها قبل فضای حاکم بر شبکههای اجتماعیِ آنلاین طوری بوده است که اگر کاربری بگوید یا نشان دهد که هلیم را با نمک میخورد نه با شکر، آماج سنگینترین حملات و رکیکترین ناسزاها قرار میگیرد.
اینستاگرام، یوتیوب و تیکتاک از عصر برندسازیِ شخصی خبر میدهند، آنجا که موفقیت را با تعداد دنبالکنندهها و «لایکها» میسنجند، جایی که در معرض دید قرارگرفتنْ حریم خصوصی را از بین میبرد و شهرت به اسکناس تبدیل میشود. در زندگیِ یک اینفلوئنسر (شخصی با قدرت تأثیرگذاری بر خریدارانِ بالقوه) همهچیز فروختنی است، از جمله بچهها.
در اکتبر گذشته «مؤسسهی جامعهی باز» در صوفیه، پایتخت بلغارستان، نتایج ارزیابیای را منتشر کرد که نشان میداد فنلاند برای پنجمین سالِ متوالی از نظر تابآوری در برابر اطلاعات نادرست در صدر ۴۱ کشور اروپایی قرار گرفته است.
چه میشود اگر شادی به معنای درک فراز و نشیب زندگی باشد، به معنای این باشد که حالت منفی بودن برای زندگی انسانی، و از قضای روزگار، برای شادی ضروری است؟ چه میشود اگر رفتارمان را بار دیگر شرطی کنیم: نه برای خواستن بلکه برای خرسند بودن از تمامی احساسات؟
قطع دسترسی به اینترنت جهانی در پی اعتراضات سراسری در ایران و چراغهای خاموش کاربران ساکن ایران برای روزهای متوالی، باعث نگرانی جدی فعالان حقوقبشر و حقوق دیجیتال شد و موضوع اینترنت در ایران را به یکی از موضوعات اصلی اجلاس جهانی راهبردی اینترنت در برلین تبدیل کرد. در حاشیهی این نشست با کاوه آذرهوش، محقق سیاست اینترنتی گفتگو کردیم و از او پرسیدیم اهمیت اینترنت در چیست؟ نسبتش با حقوقبشر چیست؟ دولتهای اقتدارگرا چطور اینترنت را کنترل میکنند و آیندهی اینترنت در ایران چه خواهد شد؟
دورویی و ریاکاری در سیاست امری غیرمنتظره نیست اما در هیچ جایی به اندازهی شرکتهای فناوری اطلاعات چشمگیر نیست، یعنی همان شرکتهایی که از حباب اینترنتی اخیر بیش از بقیه سود بردهاند...