دروغ میگویند. دروغ میگویند. دروغ میگویند. این خودِ خودِ حقیقت است. دروغ گفتن را سالهاست که همهی ما تمرین کردهایم. آنها اما دروغگوهای دروغهای بزرگاند و ما کوچک.
مهران تمدن، مستندساز ایرانی ساکن فرانسه، امسال با دو فیلم در برلیناله حاضر شده است. اتفاقی که چندان معمول نیست. البته «بزرگترین دشمن من» و «جایی که خدا نیست» مضمون مشترکی دارند و دو قسمت از سهگانهای هستند که او قصد داشته دربارهی شکنجه و بازجویی در جمهوری اسلامی بسازد. «جایی که خدا نیست» برندهی جایزهی هیئت داوران مستقل در بخش فوروم برلیناله شد.
سازمانهای حقوق بشری از بازداشت بیش از ده هزار نفر در اعتراضات سراسری اخیر در ایران خبر دادهاند. نام و مشخصات ۱۶۰۰ نفر از آنها تا به امروز توسط «کمیتهی پیگیریِ بازداشتیها» ثبت شده است که ۴۳۱ از آنها زن بودهاند. با وجود این، هنوز تعداد زیادی از دستگیرشدگان احراز هویت نشدهاند و کسی از نهاد دستگیرکننده یا محل نگهداری آنها خبر ندارد.
آنچه خواهید خواند، ماحصل چندین ساعت گفتگو با سه نفر ــ مرتضی، پژمان و مریم ــ است. این سه نفر دوستان و معاشرین بهائی دارند و به دلیل زمینههای فعالیتشان، تحقیقات گستردهای در مورد پروندهها و وضعیت فعلی و شرایط زندگی بهائیان دارند. با آنها دربارهی وضعیت معلق عدهای که به صاحبان «پروندهی باز» معروفند گفتگو کردیم.
سیاهی، تنگنا و انزوای زندان که روزگاری تنها بهعنوان حبس استفاده میگردید و ابزاری بود برای جداگرداندن «تن» متهم از مابقی دنیا، اینک ابزاری شد برای منزویگرداندن «روان» متهم، برهمزدن ذهن و قوهی تمیز او و اعترافگیری هرچه آسانتر و سریعتر. بازجویان حتی از علم نوپای روانشناسی برای درهمشکستن روح و روان متهم مدد گرفتند.
هووی برتون در شانزده سالگی به قتل مادرش اعتراف کرد. وقتی پلیس شهر نیویورک بازجویی از او را آغاز کرد، هنوز از کشف جسد مادرش در شوک بود. بعد از ساعتها تهدید و ترغیب، به مأموران پلیس همان چیزی را که میخواستند بشنوند گفت، اما کمی بعد از اعتراف خود پشیمان شد. او میدانست که بیگناه است و امیدوار بود نظام قضایی او را تبرئه کند.