تب‌های اولیه

اقتصاد برای مردم

دِرْک فیلیپسن

ما ــ پیر و جوان، شهروند و مهاجر ــ وقتی می‌توانیم به بهترین شکل عمل کنیم که با یکدیگر همکاری کنیم. در واقع، تنها راه بقا این است که پشتیبان یکدیگر باشیم و از تاب‌آوری و تنوع سیاره‌ای که خانه‌ی ماست، پاسداری کنیم.

چگونه می‌توان فقر را از بین برد؟

آبیجیت بَنرجی - استر دوفلو

به‌رغم نگرانی‌های فعلی درباره‌ی شیوع گسترده‌ی نابرابری در کشورهای ثروتمند جهان، چند دهه‌ی گذشته برای فقرای جهان دهه‌های بدی نبوده است. در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۶ میلادی، میانگین ​​درآمد ۵۰ درصد پایین جامعه تقریباً دو برابر شده، و این بخش ۱۲ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی کل دنیا را به خود اختصاص داده است.

چگونه می‌توان فقر را از بین برد؟

آبیجیت بَنرجی، استر دوفلو

به‌رغم نگرانی‌های فعلی درباره‌ی شیوع گسترده‌ی نابرابری در کشورهای ثروتمند جهان، چند دهه‌ی گذشته برای فقرای جهان دهه‌های بدی نبوده است. در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۶ میلادی، میانگین ​​درآمد ۵۰ درصد پایین جامعه تقریباً دو برابر شده، و این بخش ۱۲ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی کل دنیا را به خود اختصاص داده است.

دیگر نباید گذاشت نفع شخصی خیر همگانی را نادیده انگارد

درک فیلیپسن

آدام اسمیت از این مشکل شناخته‌شده تصور روشنی داشت، مشکلی که وقتی آدم‌ها می‌کوشند زیرک، کارآمد و اخلاقی باشند با آن مواجه می‌شوند. او در ثروت ملل (۱۷۷۶) می‌گوید که نانوا از روی نیکخواهی نان نمی‌پزد بلکه به خاطر نفع شخصی‌اش نان می‌پزد. تردیدی نیست که منفعت همگانی وقتی می‌تواند حاصل شود که مردم در تعقیب آن چیزی هستند که به ساده‌ترین طریق به دست می‌آید: نفع خود.

چگونه می‌توان سربلندیِ کشوری را سنجید؟

آماندا روجری

تقریباً یکصد سال است که از دو شیوه‌ برای سنجش عملکرد کشورها استفاده کرده‌اند. یکی از آنها تولید ناخالص داخلی- مقدار درآمدهای یک کشور- و دیگری نرخ بیکاری کشور است. اما وقتی بخواهیم میزان خدمات ارائه شده به شهروندان یک کشور را محاسبه کنیم، این شاخص‌ها نه تنها ناقص هستند بلکه در واقع اصلاً مفید نیز نیستند.

آیا رشد اقتصادی نوعی توهم است؟

اَدَم توز

چرا شاخصهای مرسوم رشد اقتصادی از جمله تولید ناخالص داخلی، تنها بخش محدودی از واقعیت را نشان میدهد؟ ادم توز، استاد تاریخ دانشگاه کلمبیا در آمریکا، در این مقاله به این پرسش پاسخ میدهد.

بازاندیشیِ کامیابی و ناکامی در المپیک

دَنیِل رایش

جمعیت، موقعیت جغرافیایی، تولید ناخالص داخلی، ایدئولوژی، میزبانی المپیک و اعطای تابعیت به ورزشکاران خارجی چه تأثیری بر عملکرد کشورها در بازی‌های المپیک دارد؟ از سیاست‌های چهارگانه‌ی لازم برای کامیابی در المپیک چه می‌دانیم؟ معیارهای کیفی و کمّی ارزیابی موفقیت در المپیک چیست؟