ما ــ پیر و جوان، شهروند و مهاجر ــ وقتی میتوانیم به بهترین شکل عمل کنیم که با یکدیگر همکاری کنیم. در واقع، تنها راه بقا این است که پشتیبان یکدیگر باشیم و از تابآوری و تنوع سیارهای که خانهی ماست، پاسداری کنیم.
بهرغم نگرانیهای فعلی دربارهی شیوع گستردهی نابرابری در کشورهای ثروتمند جهان، چند دههی گذشته برای فقرای جهان دهههای بدی نبوده است. در فاصلهی سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۶ میلادی، میانگین درآمد ۵۰ درصد پایین جامعه تقریباً دو برابر شده، و این بخش ۱۲ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی کل دنیا را به خود اختصاص داده است.
بهرغم نگرانیهای فعلی دربارهی شیوع گستردهی نابرابری در کشورهای ثروتمند جهان، چند دههی گذشته برای فقرای جهان دهههای بدی نبوده است. در فاصلهی سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۶ میلادی، میانگین درآمد ۵۰ درصد پایین جامعه تقریباً دو برابر شده، و این بخش ۱۲ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی کل دنیا را به خود اختصاص داده است.
آدام اسمیت از این مشکل شناختهشده تصور روشنی داشت، مشکلی که وقتی آدمها میکوشند زیرک، کارآمد و اخلاقی باشند با آن مواجه میشوند. او در ثروت ملل (۱۷۷۶) میگوید که نانوا از روی نیکخواهی نان نمیپزد بلکه به خاطر نفع شخصیاش نان میپزد. تردیدی نیست که منفعت همگانی وقتی میتواند حاصل شود که مردم در تعقیب آن چیزی هستند که به سادهترین طریق به دست میآید: نفع خود.
تقریباً یکصد سال است که از دو شیوه برای سنجش عملکرد کشورها استفاده کردهاند. یکی از آنها تولید ناخالص داخلی- مقدار درآمدهای یک کشور- و دیگری نرخ بیکاری کشور است. اما وقتی بخواهیم میزان خدمات ارائه شده به شهروندان یک کشور را محاسبه کنیم، این شاخصها نه تنها ناقص هستند بلکه در واقع اصلاً مفید نیز نیستند.
چرا شاخصهای مرسوم رشد اقتصادی از جمله تولید ناخالص داخلی، تنها بخش محدودی از واقعیت را نشان میدهد؟ ادم توز، استاد تاریخ دانشگاه کلمبیا در آمریکا، در این مقاله به این پرسش پاسخ میدهد.