زندگیِ آزاده را بازداشت پدر و مادرش در ایران و تلاشهایش برای آزادی آنها تغییر داد و زندگی یاسمن را جنگ در یمن که همهچیزش را از او گرفت. این دو زن جوان در برنامهای که چندی پیش از سوی گروه «ابتکار عمل برای حقوق زنان» در اسلو برگزار شد، با روایت داستانهای زندگی خود، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش بودند که «صدای زنان، چطور میتواند خاورمیانه را تغییر دهد؟»
وقتی هواپیما فرودگاه کابل را ترک کرد و در آسمان اوج گرفت، هول و هراس، و بهویژه ترسم از سفری طولانی و نامعلوم، افزایش یافت. از این که خانواده، دوستان و کشورم را ترک میکردم اندوهگین بودم. گمان میکردم که پس از رسیدن به کشوری امن در مدتی کمتر از سه ماه میتوانم شغل روزنامهنگاری را از سر بگیرم. اما متأسفانه این طور نشد.
پارسال وقتی سِهام بن سِدرین، رئیس «کمیسیون حقیقت و کرامتِ» تونس، برای سخنرانی به مجلس رفت، هیاهوی نمایندگان مانع از شنیدن صدایش شد. سیاستمداران روی میزهای چوبی میکوبیدند و فریاد میزدند؛ برخی ایستاده بودند و با انگشت به او اشاره میکردند و اتهام میزدند. وقتی سروصدا بیشتر شد، بن سدرین مجلس را ترک کرد. نمایندگان کف زدند و هورا کشیدند.
دومینگوس آبرانتِس، سیاستمدار کمونیست و عضو «شورای حکومتیِ» پرتغال، ۱۲ سال از عمر خود را در دوران «حکومت جدید» اقتدارگرای آنتونیو دو اولیویرا سالازار در زندان گذراند. او ۹ سال در پنیشی زندانی بود، قلعهای قرن شانزدهمی که حکومت «جمهوری دوم» در فاصلهی سالهای ۱۹۳۴ و ۱۹۷۴ از آن به عنوان زندانی برای دگراندیشان و مخالفان استفاده میکرد.
چون پیوند عمیقی میان سلطهی مردانه و مشروعیت سیاسی وجود دارد، بسیاری از انقلابیون و ضدانقلابیون از شبح قدرت زنان برای بیاعتبار کردن حکومتی که قصد سرنگونیاش را داشتهاند، استفاده کردهاند. اما وقتی خودشان به قدرت رسیدهاند برای اعتبار بخشیدن به اقتدارِ خود از حقوق زنان کاستهاند.
در مناظرهی انتخاباتیای که در سالن رقص هتل بیداکارا در مرکز جاکارتا برگزار شد، جوکو ویدودو، رئیس جمهور کنونی اندونزی، با ملایمت از کارنامهی حقوق بشر خود دفاع کرد، کارنامهای که، در بهترین حالت، پرفرازونشیب بوده است.