حدود دوازده سال پیش، میان مخالفت دو خانواده، در ایران ازدواج کردم. آن وقت ها حدود بیست و هشت، نه سالم بود. منطقا در آن سن باید میتوانستهام برای خودم و زندگیام تصمیم بگیرم اما گاهی منطق انسانی حتا در بدیهیترین شکلش با واقعیت موجود نمیخواند. اگر به خواست من بود...
تا سالهای سال، در میان اهل و نااهل از متن مغشوشی به نام «تأدیب النسوان» سخن میرفت اما نام نویسندهی آن برهیچکس روشن نبود. گاه گفته میشد که نویسنده، آخوندی است حجرهنشین و گاه سخن از یکی دو شازدهی قجر بود و گاه به علت لحن طنزآمیز (در واقع، هجوآمیز) آن را به عبید زاکانی نسبت میدادند. سرانجام ...
در سلسله گفتگوها دربارهی آیندهی ایران این بار از حسن یوسفی اشکوری پرسیدهایم چه تجربیاتی در فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایرانیان پشتوانهی سازندگی در ایران آینده است؟ دین، جریانهای سکولار و ایرانیان خارج از ایران چه سهم و جایگاهی در شکلگیری ایران آینده دارند؟ آرزوها و ارزشهای مشترک ایرانیان و نیز مسائل ایرانِ آینده چیست؟
در ادامهی گفتوگوهای آسو دربارهی مسائل بنیادی ایران، ماشالله آجودانی میگوید یکی از مهمترین مسائل ما این است که بیش از اصلاح فرهنگ به تغییر سیاسی اهمیت دادیم و فکر کردیم که با سیاست میتوانیم همهی مشکلات را حل کنیم و ایران دیگری بسازیم. این تفکر پاسخ درستی نداد و منجر به مشکلات بسیار اساسی دیگری در ایران شد. ماشاءالله آجودانی، پژوهشگر تاریخ، و نویسندهی چند کتاب مهم، از جمله مشروطهی ایرانی است.
در ابتدای قرن بیستم، برای کسانی که پروژهی اصلاح و سازش را نپذیرفته بودند، اسلام به کانون مقاومت علیه غرب مبدل شد. سیاسیشدن اسلام ایمان را به ابزاری برای مبارزه با امپریالیسم تبدیل کرد و باعث شد فعالان جدید اسلام را الگویی بدیل برای غرب بینگارند؛ اسلام میتوانست مسلمانان را از عقبماندگی نجات دهد و از آنان در برابر تأثیر فرهنگ غرب حمایت کند ...
آیا نسخههای مدرن اسلام نیکوتر و پسندیدهتر از نسخههای سنتیاند؟ الگوهای مختلف دینداری کداماند و چگونه میتواند نگرشهای مدرن و سنتی به اسلام را داوری کرد؟