اصول و مبانیِ اصلیِ نظامهای اقتصادی و سیاسیِ تمدن غربی مبتنی بر تبدیل طبیعت به کالا است. یک درختِ مرده ارزش اقتصادی دارد؛ یک درختِ زنده معمولاً نه.
آیا رویدادی نظیر کاپ ۲۶ تنها جزئی از«اخبار جهان» است که به ما ربطی ندارد؟ آیا رویدادی است که تنها چند کشور غربی آن را راه انداختهاند تا منافع خود را پی بگیرند؟ آیا رویدادی است که ما در آن سهمی نداریم و چندان به ما مربوط نمیشود؟ یا رویدادی است که به شدت به وضعیت زیستی ما گره خورده است و آنچه در آن میگذرد برای آیندهی ما اهمیت بسزایی دارد؟
از آن هنگام که پل والری، شاعر و نویسندهی معروف فرانسوی، پس از جنگ جهانی اول در سال ١٩١٩ هشدار داد که «اکنون، دیگر میدانیم که تمدنهای ما فناپذیرند»، کمی بیش از یک سده میگذرد. طی این سده، ما آگاه و ناآگاه خطراتی را که تمدن و زندگی ما را بر روی این سیاره تهدید میکنند، نادیده گرفته و با رفتاری غیرمسئولانه و کاسبکارانه به تخریب محیط زیست خود پرداختهایم.
فیلسوف نامدارِ آمریکایی با ابراز نگرانی از احتمال وقوع فاجعهای زیستمحیطی بر اثر تغییرات خطرناک در سامانهی اقلیمی بر ضرورت جایگزینی انرژیهای پاک و پایدار به جای سوختهای فسیلی و کاهش مصرف گوشت قرمز تأکید میکند. به نظر او، بیاعتنایی به چنین اصلاحاتی، جنایت علیه بشریت و کرهی زمین است.