در این پادکست شبنم طلوعی با مری آپیک، بازیگر، رقصنده، کارگردان و تهیهکننده، در مورد زندگیِ حرفهای او از کودکی تا امروز، و سالهای مهاجرت گفتوگو کرده است.
حیف شد که یادکرد از داریوش مهرجویی به روزهایی افتاد که او دیگر در میانِ ما نیست. این روزها دربارهاش زیاد مینویسیم و میگوییم، بیآنکه او بخواند و بشنود یا با تهماندهی لهجهی اصفهانیاش چیزی به ما بگوید. خوب یا بد.
«وظیفهی نویسنده این است که حقیقتِ هولناک را بیان کند، و مسئولیتِ مدنیِ خواننده آن است که این حقیقت را بیاموزد. روگرداندن، چشم فروبستن و نادیده گرفتن، چیزی نیست جز اهانت به خاطرهی جانباختگان.» (واسیلی گروسمن، جهنم تِرِبلینکا، ۱۹۴۴).
سینمای اجتماعی ترکیه از کجا شروع شد، در چه بستر فرهنگی و تاریخی شکل گرفته است و چه رابطهای با جامعهی ترکیه دارد؟
بهنام ناطقی در سالهای پیش از انقلاب با روزنامهی آیندگان همکاری میکرد و پس از انقلاب به صدای آمریکا پیوست. در آیندگان دست به نوشتن گزارشهای فرهنگی از جمله سینمایی زد و گزارشهای نابی نوشت، چنانکه در صدای آمریکا نیز گزارشهای او در هر زمینه که باشد شاخص است. قدرت تصویرگری، زبان ساده و روان و صمیمیت در نوشتن از مشخصات کار اوست.
سینمای افغانستان با «عشق و دوستی» آغاز شد، اما پنج دههی بعد با «اسامه» و «جنگ تریاک» ادامه یافت و حدود بیست سال بعد از آن، «روی خط فراموشی» قرار گرفته و تبعید شده است.