تب‌های اولیه

۵۰ سال پس از بهارِ پراگ: درس‌هایی درباره‌ی آزادی و ناامیدی

مارک سانتورا

آیا می‌شد کمونیسم به ‌سبک شوروی را با کرامت و آزادی افراد وفق داد؟ در سال 1968 الکساندر دوبچِک، رهبر حزب کمونیست چکسلواکی، در پیِ یافتن پاسخ این پرسش برآمد و برنامه‌ی ایجاد فضای باز را شروع کرد، برنامه‌ای که می‌گفت «چهره‌ای انسانی به سوسیالیسم» خواهد بخشید. این برنامه به احیای آزادی سیاسی و فرهنگی‌ای انجامید که مدت‌ها از سوی رهبران حزبی‌ِ وفادار به شوروی نادیده گرفته شده بود.

رنج‌های زنان در اتحاد جماهیر شوروی

ایلین کین

انقلاب کمونیستی روسیه و روی کار آمدن دولت اتحاد جماهیر شوروی با وعده‌های بسیاری برای بهبود بخشیدن به وضعیت زنان و حل کردن مشکلات آنان همراه بود. اما این وعده‌ها عملاً تحقق پیدا نکرد. رژیم بلشویکی ساختار سنتی خانواده را حفظ کرد، و پدرسالاری و مردسالاری ادامه یافت. اخیراً، یک تحقیق مفصل تاریخی به مستندسازی و آسیب‌شناسی این وضعیت پرداخته است.

چهل و پنج درسی که در گولاگ آموختم

وارلام شالاموف

وارلام شالاموف، نویسنده‌ی روسی، به خاطر مشارکت در «فعالیت‌های ضدانقلابیِ تروتسکیستی» به مدت پانزده سال در گولاگ زندانی شد. شش سال از این دوران به بردگی در معادن طلای کولیما، یکی از سردترین و خشن‌ترین نقاط کره‌ی زمین، سپری شد. این دوران دردناک درس‌های زیادی به او آموخته بود.

«آدم‌کشی در آ‌سمان» یا «چرا این اتفاق افتاد؟»

علیرضا اشراقی

در سال ۲۰۱۴، در واکنش به سرنگون شدن هواپیمای مسافربری مالزیایی در اوکراین، «نیوزویک» گزارش مختصری نوشت مبنی بر این که بار اولی نیست که یک هواپیمای مسافربری با موشک نظامی سرنگون میشود، نمونهاش شوروی که هواپیمای کرهای را سرنگون کرد؛ اما دریغ از کوچکترین اشاره به این که آمریکا هم، سی سال پیش در چنین روزی، همین بلا را سر هواپیمای مسافربری ایرانی آورد. در سالگرد این واقعه به تفاوت برخوردها در رسانه‌ها و دلیل و پیشینه‌ی آن پرداخته می‌شود.

دین و ملّت‌سازی در استونی

رینگو رینگوی

در اغلب جوامع پساکمونیستی، ادیان نقشی کلیدی در فرآیند ملت‌سازی داشته‌اند، اما استونی در این میان یک استثناء است. کلیسای لوتری که از قرن شانزدهم دین اکثریت مردم استونی بود در اواخر قرن بیستم، و به موازات شدت گرفتن تحولات سیاسی-اجتماعی که با نوعی بیداری ملی همراه بود، شاهد کاهش روزافزون پیروان خود بوده است.

زندگی در شوروی از نگاه دو زن ایرانی

مریم حسین‌خواه

ناهید نصرت و ناهید حسینی از نسل چهارم فعالان سیاسی چپی بودند که شش دهه پس از انقلاب اکتبر روسیه، در پی فشار و سرکوب حکومت‌های وقت، مجبور به ترک ایران و پناهندگی به شوروی شدند. آن دو اگرچه سال‌ها پس از انقلاب اکتبر به شوروی رسیدند، همچنان تحت تأثیر آموزه‌های آن انقلاب و به دنبال ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر بودند، اما واقعیت‌های تلخی آن‌ها را سرخورده کرد.

انقلاب اکتبر روسیه و پایان اشغال ایران

بهنام دارایی‌زاده

در نخستین روز سال ۱۹۱۸، اسد خان، سفیر وقت ایران در پتروگراد، به «کمیساریای مردمیِ امور خارجه» احضار شد. در آن جلسه به او می‌گویند که ایران موضوع بندهای ۹ و ۱۰ از توافق‌نامهی تازه‌ای است که دولت بلشویکیِ روسیه با کشورهای درگیر در جنگ بسته، و منظور از آن توافقاتِ مقدماتی برای قرارداد صلحی موسوم به «برست-لیتوفسک» است.

توصیه‌هایی به نویسندگان برای مقابله با حکومت‌های خودکامه

حمید اسماعیل‌اف

می‌گویند هرچه در کشوری خودکامگی بیشتر باشد، مردم بیشتر صدایشان در می‌آید و در نتیجه ادبیات بهتری هم به بار می‌نشیند. اگر این تنها راه موجود بود، من حاضر بودم همه‌ی اعتبار ادبی‌ام را در این راه صرف کنم. اما چنین نیست، و به همین دلیل در طول زندگی‌ام پیوسته و سرسختانه نوشته‌ام.