شیرین عبادی، برندهی جایزهی صلح نوبل و از مؤسسان «کانون مدافعان حقوق بشر»، معتقد است که فاصله میان ناسیونالیستهای افراطی و اقوام و اتنیکهای ایران یکی از مشکلات عمده در کشور است.
در تاریکیِ شبی سرد و برفی در ایستگاه تاکسیِ فرودگاه اسلو ایستادهام. در سفیدیِ برفی که آسمان و زمین را پوشانده است، دو چشم سیاه درشت، دو دو زنان جلوی چشمانم ظاهر میشود.
در اواخر دههی ۱۹۷۰ (حدود ۱۳۵۶) واتسلاو بندا، فیلسوف چک، مفهوم «شهر موازی» را مطرح کرد. هدف او پیریزی فرهنگی بدیل و زیرزمینی بود که از استیلای فرهنگ حاکم و رسمی حکومت تمامیتخواه چکسلواکی آزاد باشد. بعدها واتسلاو هاول همین ایده را تحت عنوان فرهنگ موازی بسط داد.
چرا فضای اجتماعی ایران در سالهای اخیر بهسمت خشونت و پرخاش گرویده است؟ دربارهی این پرسش با شیرین عبادی، حقوقدان، فعال حقوق بشر و برندهی جایزهی نوبل صلح گفتگو کردهایم.
نهادهای مدنی در ایران، از اواخر دههی ۷۰ به مدت تقریباً یک دهه، دست به فعالیتهایی زدند که از بعد از انقلاب بیسابقه بود: اعضای دهها سازمان غیردولتی که به فاصلهی کمی پس از زلزلهی بم در دیماه ۱۳۸۲ گردهم آمدند تا یک حرکت جمعی برای کمک به بازماندگان زلزله سازماندهی کنند.
شیرین عبادی، وکیل نرگس محمدی و نازنین زاغری همزمان با آغاز اعتصاب غذای موکلانش در اعتراض به دسترس نداشتن به امکانات ضروری درمانی، گفت: «حکومت ایران مرگ تدریجی زندانیان سیاسی و عقیدتی را تدارک دیده است.»