گفتگو با اولاوو دو کاروالیو میتواند نوعی تمرین خویشتنداری باشد. وقتی برای مصاحبه با او به خانهاش رفتم، پشت میزش نشسته بود، بیش از۱۰۰ پیپ و هزاران کتاب در کنار دستکم ۲۰ تفنگ روی قفسهها چیده شده بود. او با اخموتخم و چشمانی بهتزده به من سلام داد و بعد به نسخهی چاپشدهی یکی از مقالات اخیرم اشاره کرد و گفت: «این دیگه چه مزخرفیه؟» دومین دیدارمان اینطور شروع شد.
یکی از عادتهای زشت فجایع این است که سر و کلهشان ناگهان ظاهر میشود. آنها جوامع را غافلگیر میکنند، و مردم را برای فهم معنای واقعیِ فاجعهای مثل کووید-۱۹ به دردسر میاندازند. یافتن معنا در تهدید ظاهراً بیمعنایی علیه زندگی بشر همواره متألهان و فیلسوفان را به توضیح واداشته است.
شیوع ویروس کرونا، بیکاریِ فزاینده، افزایش نابرابریهای اقتصادی، و تشدید وضعیت اضطراریِ تغییرات اقلیمی تنها ویژگیهای مهم سال ۲۰۲۰ نبودهاند. جرائم ناشی از نفرت هم به طرز نگرانکنندهای در سراسر دنیا افزایش یافته است.
شیوع ویروس کرونا سبب شده است که با شرمساری به روشنی دریابیم که دنیا به شکل هولناکی بههمریخته است. کسانی که ما را سرِ پا نگه داشتهاند نه مدیران صندوقهای پوشش ریسک یا سرمایهگذاران مخاطرهجو بلکه کارکنان بخش مراقبتهای درمانی، نظافتچیها، رانندگان اتوبوس و کارکنان سوپرمارکتها هستند که همگی حقوق کمی دریافت میکنند.
بیایید دیگر خود را گول نزنیم: اکثر سرمایهگذاران وقتی به حالِ خود رها شوند، نه به کرامت کارکنان اهمیت خواهند داد و نه در مبارزه با فاجعهی زیستمحیطی پیشگام خواهند شد. گزینهی دیگری وجود دارد: شرکتها را دموکراتیک کنیم؛ کار را کالا نپنداریم؛ انسانها را منبع نشماریم.
تیموتی اسنایدر ــ نویسندهی برندهی جایزه و استاد دانشگاه یِیل ــ متخصص تاریخ اروپای مرکزی و شرقی و هولوکاست است. اسنایدر از الگوهای تاریخیِ جالبی سخن میگوید که با مطالعهی تاریخ به آنها پی برده است؛ او همچنین میگوید که این الگوها چه چیزی را دربارهی آیندهی دموکراسیها به ما نشان میدهند. او حقیقت را پایه و اساس دموکراسیِ سالم میداند و نسبت به شکاف عمیق میان صدق و کذب در سیاست کنونی هشدار میدهد.