تب‌های اولیه

با ساعدی و بی‌ او

داریوش آشوری

با اینکه حرفه‌ی رسمی‌ ساعدی پزشکی بود، با تمام وجود یک نویسنده بود و می‌خواست نویسنده بماند؛ نویسنده‌ای که یک تعهد اخلاقی و تعلق عاطفی به میدان مبارزه‌ی سیاسی می‌کشیدش تا هرگونه سرسپردگی ایدئولوژیک. اگر این سخن درباره‌ی او درست باشد، می‌توانم بگویم که او نویسندگی و توانایی هنرمندانه‌ی خود را قربانیِ این تعهد اخلاقی و تعلق عاطفی کرد و اگر روزگار جز این می‌بود و او بیشتر به کار خود می‌پرداخت چه بسا آثاری بهتر و پرداخته‌تر از این از او ‌می‌داشتیم.

با مهرجویی، یک دور تمام

سیروس علی‌نژاد

هر کس که می‌خواهد سینمای مهرجویی را بشناسد باید گفت‌وگوی بهمن مقصودلو با مهرجویی را بخواند چون درباره‌ی تمام فیلمهای مهرجویی، از آغاز تا پایان، حرف و سخن دارد و نگاه مهرجویی به تمام فیلمهایش را بیکم و کاست میشکافد. 

داریوش مهرجویی؛ در انتظار معجزه‌ای که هرگز پدیدار نشد

بهروز تورانی

حیف شد که یادکرد از داریوش مهرجویی به روزهایی افتاد که او دیگر در میانِ ما نیست. این روزها دربارهاش زیاد می‌نویسیم و می‌گوییم، بیآنکه او بخواند و بشنود یا با ته‌ماندهی لهجهی اصفهانیاش چیزی به ما بگوید. خوب یا بد.