آیا زن و مرد ذاتاً متفاوتاند، و آیا نقشهای اجتماعیِ تعیینشده برای آنها پیامد منطقیِ این تفاوتهاست؟ انجلا ساینی، روزنامهنگار علمی، کتاب هیجانانگیزِ خود دربارهی مردسالاری را با این سخنِ دلنشین آغاز میکند که مردسالاری نه تغییرناپذیر است، نه اجتنابناپذیر و نه تزلزلناپذیر.
هدی شعراوی، فعال سیاسی و فمینیست مصری، را بیشتر با حرکت جسورانه و نافرمانی مدنیاش به یاد میآورند: برداشتن حجاب و روبنده در ایستگاه قطار قاهره در سال ۱۹۲۳.
سیلویا فدریچی از جمله فمینیستهایی است که از دههی ۱۹۷۰ کار خانگی غیر مزدی زنان را در کانون کنشگریها و نوشتههای خود قرار دادهاند. به باور او جنبشهای فمینیستی عمدتاً به دنبال ورود به فضاهای مردانهاند و اقدامهای مؤثری برای تغییر وضعیت کار «زنانه» صورت ندادهاند. در این گفتگو او علت اهمیت چنین اقداماتی را شرح میدهد.
در عراق حرکتهای حقطلبی و دادخواهی زنان در چه وضعیتی است و در این سالها چه پیشرفتهایی داشته؟ مهدی شبانی با ایناس سرگول رضا، کنشگر حقوق زنان گفتگو کرده است.
جودیت باتلر در آخرین کتاب خود با عنوان «نیروی خشونتپرهیزی» استدلال میکند که در این زمانه، و احتمالاً در هر زمانهای، باید اشکال کاملاً نوینی از همزیستی میان انسانها در جهان را تخیل کرد. جهانی که او آن را «برابری بنیادین» میخواند.
سیمون دو بووار را بیش از همه به علت نگارش کتاب جنس دوم میشناسند. این کتاب بلافاصله پس از انتشار در سال ۱۹۴۹، انقلابی در جامعهی فرانسه به پا کرد. نفوذ آموزههای انتقادیِ جنس دوم به تغییر قوانین کار و بارداری زنان در این کشور انجامید و بستری مناسب برای سربرآوردن موج دوم فمینیسم فراهم آورد.