آنچه جمهوری اسلامی انجام میدهد سناریوسازی و تبلیغ گفتمانی است که اساس آن بر دروغ، تحریف و جعل واقعیت بنا شده است. در مقابله با این رفتار زیانآور، بهترین راهکار راستگویی است. در چهار دههی گذشته یکی از ضربات بزرگی که بر پیکرهی ایران و ایرانیان وارد شده همین معنازدایی از همه چیز و بیمعنا و کردن آنهاست، از گفتار بگیرید تا کردار. برای مقابله با آن باید در هر شاخهای که پهنهی کار و تخصص ماست، معنی بیافرینیم.
آواره، پناهجو، مهاجر؛ هر سه از خانه و کاشانه و وطن خود با تمام وابستگیها و دلبستگیهایاش دست شستهاند و ادامهی زندگی، کار و آرزوهای خود را در جغرافیایی با زبان و فرهنگ بیگانه جستوجو میکنند. در این چارچوب ترکیه از دیرباز برای ایرانیان جایگاه ویژهای داشته و دارد. همسایهای که تنها دروازهی گشوده به روی تمدن غرب و یکی از اعضای مؤثر جامعهی جهانی به شمار میرود. از صد و اندی سال پیش که مشروطهخواهان ایرانی در استانبول روزنامه منتشر میکردند این کشور میزبان منتقدان و مخالفان ایرانی بوده است.
سانسور در تاریخ همهی کشورها وجود داشته اما کشورهای پیشرفته تلاش کردهاند تا از این تاریخ عبور کنند. مثل کشورهای اروپایی که در دوران قرون وسطی کلیسا بر آنها حاکمیت داشت و سانسور هم به حدی وجود داشت که حتی فردی مثل گالیله به دلیل بیان نظریات علمیاش محاکمه شد.
در گفتوگو با دکتر سعید پیوندی، استاد جامعهشناسی دانشگاه لورن در فرانسه، از نقش رواداری دینی و دینستیزی در اروپا و علل مقاومت جوامع اسلامی در برابر سکولاریسم پرسیدهایم.
بهتازگی عروسک باربی شصت ساله شد، پناهندگیِ جولیان آسانژ بعد از هفت سال لغو و او بازداشت شد و در نهایت سپاه پاسداران از سوی کاخ سفید به فهرست سازمانهای تروریستی افزوده شد. هر سه مسئله را میتوان در چارچوب جهانیشدن بررسی کرد. به سراغ دکتر «آرام حسامی»، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کالج مونتگمری در ایالت مریلند آمریکا رفتیم و با او دربارهی جهانیشدن، مقاومت در برابر جهانیسازی و فرصتها و موانع پیش رو گفتوگو کردیم.
متخصص ایرانی کیست؟ خاستگاه، کارکرد و پیوندش با سیاست چیست؟ برای درک بهتر این موضوع به سراغ «اعظم بهرامی» دانشجوی دوره دکترای محیط زیست در شاخهی انرژیهای نو در دانشگاه تورین ایتالیا رفتهایم تا از دانش و تجربهی او در شناخت زوایا و وضعیت آموزش عالی ایرانیان بهره بگیریم.