در شرایطی که امکان اصلاحات بنیادی وجود دارد و راههای اصلاحات مهیاست که شما بتوانید به اهداف سیاسیتان برسید، انقلابیگری خود به خود به عقب صحنه رانده میشود. برعکس، وقتی که راههای رفورم مسدود یا مبتنی بر توهم باشد، شما حتی اگر اکراه داشته باشید، در سیاست به سمت راهحلهای رادیکالتر کشانده میشوید.
مردم در ایران هم اپوزیسیون سیاسی و هم حکومت را همیشه غافلگیر میکنند. شاید اعتراضات قابل پیشبینی بود، اما نه به این وسعت. البته حکومت قبلاً هم سبعیتاش را حداقل در مورد زندانیان سیاسی نشان داده بود. نمونهاش هم اعدامهای سال ۱۳۶۷ است. ولی این که به جان مردم عادی در کوچه و خیابان بیفتد، حمام خون راه بیندازد و بیرحمانه به سر و قلب و مغز مردم معترض شلیک کند، همه را بهتزده کرد.
اعتراضات در ایران عوامل متعددی دارد. تحلیلگران، بحران اقتصادی، فساد و ناکارآمدی حکومت و تبعیض سیاسی را به عنوان بخشی از این عوامل برشمردهاند. برخی کارشناسان نیز عوامل دیگری همچون بحرانهای محیط زیستی را زمینهای برای شدت گرفتن نارضایتیها میدانند. آقای ناصر کرمی، کارشناس محیط زیست و اقلیمشناس، در گفتگو با آسو ــ با نگاه ویژه به فاجعهی ماهشهر ــ به این عوامل و نقش آن در اعتراضات پرداخته است.
در این روزها، صدها تصویر از اعتراضات خونین آبانماه منتشر شده است. برای کسی که از دور و با حسرت به آنچه در «خانه» میگذرد، نگران است، همهی این تصاویر لحظاتی میشوند از فرو ریختن و درهمشکستن. این لحظات برای یک تبعیدی آئینهای از دریغها است. با هر تصویر، یک کاش، و با هر فریاد، یک رنج.
در ینگه دنیا، پیرمردی دوستداشتنی و اهل شیراز بود که در شهری کوچک از توابع ایالت نیویورک نزدیک خانهی ما زندگی میکرد. در آن شهر کوچک، که تعداد ایرانیان زیاد نبود، لطف او شامل حال ما هم شده بود و گاه به دیدارش میرفتیم و او نیز به خانهی ما میآمد...