تب‌های اولیه

بزهکارانِ شوریده‌رنگ و قاضیانِ سرخ

محمود صباحی

بگذارید با این پرسشِ بنیادی آغاز ‌کنیم: جامعه‌یِ ما چگونه از خود در برابرِ بزهکاران دفاع می‌کند؟ ما پاسخ این پرسش را می‌دانیم: با گُرز! ـــ و همین آیا نباید همه‌یِ آن تاریخِ فرهنگ و تمدنِ ادعایی ما را بی‌اعتبار کند؟

باب آینده‌ی ایران است

محمود صباحی در گفتگو با ایقان شهیدی

هدف جنبش بابی ورود ایران به ساحت اجتماعی و جهانی تازه، یک جهان‌بینی نوین و همچنین اندیشه و دنیایی جدید بود؛ دنیایی که تاریخی به شدت ظالمانه و جهانی به شدت ظلمانی در آن به پایان می‌رسد.

دین و فلسفه ــ هم‌کار، هم‌دست یا دشمن؟

محمود صباحی

نهادِ دین در جامعه به شدت شکننده عمل می‌کند: از یک‌سو، توده را گرد هم می‌آورد و اجتماعی همبسته را بنیان می‌گذارد و از سویِ دیگر، با هویت‌سازیِ جمعی می‌تواند آتش بیارِ معرکه‌یِ جنگ و خشونت بشود.

سقراط و پرسش‌نماد‌های بی‌جان‌شده!

محمود صباحی

سقراط می‌گفت: زندگیِ نیازموده، ارزشِ زیستن ندارد و آزمودنِ زندگی، جز همان گفت‌و‌گویی نیست که آتشِ وجدانِ ما را فروزان نگه می‌دارد؛ جز همان پرسشی که ما با خود یا با دیگری به‌مثابه‌ی خود در میان می‌گذاریم.

اقلیت‌ها: گذشته‌ی از دست‌رفته، آینده‌ی رهایی‌بخش

محمود صباحی

اقلیت‌ها در ایران به طور روزمره سرکوب و تحقیر می‌شوند. بهائی‌ها را از تحصیل محروم می‌کنند، مغازه‌های‌شان را می‌بندند، به زندان می‌اندازند و گاه هدف گلوله و ضربات چاقو قرار می‌دهند. افغانستانی‌هایی که از ظاهرشان قابل تشخیص‌ اند، هرگز خودی پنداشته نمی‌شوند. سنی‌ها حق داشتن مسجد در تهران را ندارند. یهودی‌ها و ارمنی‌ها مجبور به رعایت خیلی از محدودیت‌های مسلمانان اند. این تبعیض‌ها فقط از جانب حکومت نیست. جامعه هم یا در آن‌ها شریک است، یا در قبال‌شان سکوت می‌کند.