سحر که در یک خانوادهی سنتی در جنوب تهران بزرگ شده، در اواخر دبیرستان، ابتدا چادر و سپس حجاب را کنار گذاشت. او که نام و مشخصات واقعیاش به درخواست خودش محفوظ نگهداشته شده، دربارهی تجربهاش از برداشتن حجاب میگوید.
بسیاری از ما زنانی را از دور و نزدیک میشناسیم که زمانی باحجاب و چادری بودهاند و حالا حجاب ندارند. اما داستان زندگی این زنان و مسیری که از چادر تا بیحجابی پیمودهاند کمتر شنیده شده است.
مهرانگیز کار با بیان اینکه هیچوقت باور نمیکرد که حکومت بتواند به اجبار حجاب بر سر زنان کند، میگوید که جمهوری اسلامی به کمک فضایی که جنگ ایران و عراق در کشور ایجاد کرده بود، حجاب اجباری را به زنان تحمیل کرد و در شرایط جنگی و روزهایی که دائماً پیکر سربازان را از جبههها میآوردند، اصلاً ممکن نبود که زنها بتوانند برای حق از دسترفتهای مثل حق انتخاب پوشش مبارزاتی را سازماندهی کنند.
حجاب برای زنانی که اغلب از کودکی چادر و روسری به سر کردهاند، نه تنها نوعی پوشش بلکه یکی از مهمترین بخشهای هویتشان است. حتی اگر خودشان، این هویت را به رسمیت نشناسند، دیگران از دوست و همکلاسی و همسایه تا خانواده و حکومت آنها را با این هویت تعریف میکنند و بهراحتی زیر بار تغییرش نمیروند.
۴۴ سال پس از تظاهرات زنان ایرانی علیه اجباریشدن حجاب، تصاویری که سوفی کییر (Sophie Keir)، عکاس و روزنامهنگار کانادایی، از این رویداد ثبت کرده برای نخستین بار به نمایش گذاشته شده است. ۲۷ عکسی که در نمایشگاهِ «بدون مرز: ساختن جهانی فمینیستی با تصویر» در برلین در معرض دید عموم گذاشته شدهاند، بخشی از مجموعهی بیش از دوهزار عکسی است که سوفی کییر از تظاهرات شش روزهی ۱۷ تا ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ ثبت کرده است.
به نظر عبدالعزیز محبی، رئیس سابق دانشگاه بامیان که زمستان گذشته افغانستان را ترک کرده است، آیندهی تحصیلات عالی در افغانستان تاریک است. اما استادانی که بهرغم دشواریها در افغانستان باقی ماندهاند، هنوز نگذاشتهاند که طالبان چراغ دانشگاه را خاموش کنند.