تب‌های اولیه

دویدن از «کف خیابان» تا اردوگاه پناهجویان:‌ پای صحبت بهاره گلشن

منصوره شجاعی

«بهاره (زهرا) گلشن»، پناهجوی ایرانی ساکن اردوگاه آپِلدورن در هلند، هم دونده است و صاحب مدال طلا در رشتهی سرعت و هم برای دستیابی به برابری حقوقی زنان و مردان در ایران دوندگی‌ها کرده است که مپرس! مسلماً بی هیچ مدال!

شجاع باش، مثل نسرین

سپهر عاطفی

موزه‌ی مقاومت هلند در نمایشگاهی با عنوان شجاع باش، به اعتصاب شهروندان آمستردام در حمایت از یهودیان هنگام اشغال هلند توسط نازی‌ها و اقدامات حقوق‌بشری نسرین ستوده وکیل زندانی در ایران به عنوان مثال‌هایی از شجاعت در گذشته و در دنیای معاصر پرداخته است. سپهر عاطفی در گزارشی از این نمایشگاه با کارلین متز، سرپرست نمایشگاه و منصوره شجاعی، نویسنده و فعال حقوق زنان گفتگو کرده است.

مسئله بر پرده: گزارشی از جشنواره‌ی فیلم لاهه

منصوره شجاعی

کشور کوچک هلند، مبتکر و میزبان جشنواره‌های بزرگی در عالم سینماست که از میان آنها می‌توان به جشنواره‌های روتردام، آمستردام و جشنواره‌ی فیلم‌های کنشگرانه در لاهه اشاره کرد که این آخری به جشنواره‌ی «مسئله بر پرده» شهرت دارد.

مشروطه‌خواهان در زندان باغشاه

منصوره شجاعی

سید عبدالله انوار، نویسنده و پژوهشگر و فرزند سید یعقوب انوار از روحانیون مشروطه‌خواهی که در زندان باغشاه محبوس شد، دیروز در ۹۸ سالگی درگذشت. به مناسبت درگذشت او این مصاحبه را که حدود دو سال پیش منتشر شده بود بازنشر می‌کنیم. در این گفتگو او از واقعه‌ی دستگیری و زندان پدرش می‌گوید.

 

جنسیت و آموزش عالی

سعید پیوندی در گفتگو با منصوره شجاعی

این گفتگو به دو علت انجام شد. اول، انتشار کتاب چشماندازهای جهانی در موضوع جنسیت و آموزش عالی به قلم سه تن از استادان جامعهشناسی از ایران، فرانسه و هندوستان. یکی از این سه تن دکتر سعید پیوندی است که بخش مهمی از این کتاب به یافته‌های پژوهشهای او در ایران اختصاص دارد. علت دوم، انتشار شماره‌ی دهم مجله‌ی «آزادی اندیشه» با موضوع «علم، قدرت و جنسیت» که سعید پیوندی و نیره توحیدی مشاوران علمی این شماره بودند. 

برای خداوندگار ترانه‌های صلح،‌ به مناسبت هشتاد سالگی جون بائز

منصوره شجاعی

جف کافمن و مارشا رز یک زوج هنرمند و صاحب‌نام در سینمای مستند آمریکا هستند. ارتباط دوستانه‌ی ما از سال ۲۰۱۸ در اثنای ساختن مستند مشهور آنها درباره‌ی زندگی «نسرین ستوده»‌ آغاز شد. یکی از آن نقاط مشترکمان، عشق هرسه نفر ما به جون بائز خواننده و نوازنده‌ی هشتاد ساله‌ی آوازهای شصت سال صلح‌طلبی،آزادی‌خواهی وعدالت‌جویی بود.

آنکه گفت آری، آنکه گفت نه! ــ نگاهی به کتاب «صداهای آن کشتار» به کوششِ ناصرمهاجر

منصوره شجاعی

با مطالعه‌ی نسخه‌ی انگلیسی کتاب صداهای آن کشتار که به اعدام‌های جمعیِ سال ۱۳۶۷ می‌پردازد، چنان حیرتزده میشویم که گویی برای اولین بار واقعه‌ای عجیب را از زبان شاهدانی غریب میشنویم: اعدام زندانیانی که پیش از محاکمه در دادگاههای چند دقیقهای، به علت صدور احکام قطعی در زندان به سر می‌بردند و حتی دوران محکومیت بعضی از آنها سپری شده بود و در آستانه‌ی آزادی بودند.

 

انفرادیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دوازده زن و یک زن، نگاهی به کتاب «شکنجه‌‌‌‌ی‌ سفید»

منصوره شجاعی

«سلول انفرادی مثل یک قوطی دربسته است. هیچ اراده‌ای برای بازکردن درِ آن نداری...هر بار ناگهان و بدون آمادگی قبلی با صدای بلندِ برخوردِ قفل به در، درِ آن را باز می‌کنند. هروقت که کسی اراده کند می‌تواند این کار را انجام دهد،‌ هرکسی غیر از خودت.»