تب‌های اولیه

جنگ با عراق، فرصت طلایی حکومت ایران برای تحکیم حجاب اجباری

مهرانگیز کار در گفتگو با مریم فومنی

مهرانگیز کار با بیان اینکه هیچ‌وقت باور نمی‌کرد که حکومت بتواند به‌ اجبار حجاب بر سر زنان کند، می‌گوید که جمهوری اسلامی به کمک فضایی که جنگ ایران و عراق در کشور ایجاد کرده بود، حجاب اجباری را به زنان تحمیل کرد و در شرایط جنگی و روزهایی که دائماً پیکر سربازان را از جبهه‌ها می‌آوردند، اصلاً ممکن نبود که زن‌ها بتوانند برای حق از دست‌رفته‌ای مثل حق انتخاب پوشش مبارزاتی را سازمان‌دهی کنند.

چطور باحجاب شدیم؟ به اجبار یا به انتخاب؟

مریم فومنی

هرچند گفتگو با این ۱۴ نفر نمی‌تواند تصویر کاملی از تجربه‌ی زنان ایرانی در مورد حجاب ارائه کند، اما کوشیده‌ام با نشستن پای صحبت‌ زنان بلوچ، ترک، همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنسجندری که در شهرهای مختلف ایران، از قم و اصفهان و تهران تا اهواز و تبریز و زاهدان، زندگی کرده‌اند، بخش کوچکی از تجربه‌های کمتر شنیدهشده را ثبت کنم.

اولین مواجهه با حجاب: از بهت و پذیرش تا درد و عادت

مریم فومنی

از چهارده زنِ ۲۶ تا ۷۸ساله‌ای که با آنها مصاحبه کردم، دو نفرشان چادری هستند؛ یک نفر دیگر قبلاً چادر به سر می‌کرده است و حالا با حفظ اعتقاد به حجاب، فقط روسری به سر می‌کند؛ شش نفر از آنها قبلاً چادری بوده‌اند اما اکنون حجاب ندارند؛ یک نفر از این پنج نفر هنوز در برخی جمع‌های خانوادگی روسری به سر می‌کند؛ پنج نفر دیگر نیز که از خانواده‌های سکولار آمده‌اند، چالش‌هایشان با حجاب از زمان ورود به جامعه شروع شده است. یکی از این پنج‌ نفر در دوره‌ی کوتاهی حجاب بر سر می‌کرد.

«مذهب رسمی»، مانعی در برابر دموکراسی و آزادی

مهرانگیز کار

تعیین مذهب رسمی در قانون اساسی، درهای «برابری» را که یک اصل بنیادی و حقوق بشری است می‌بندد و رفتار حکومت با گروه‌های گوناگون مردم که پیرو مذاهب دیگری هستند یا اساساً بی‌خدایی و لامذهبی را انتخاب کرده‌اند، می‌تواند نه تنها تبعیض‌آمیز بلکه خشونت‌بار نیز باشد.

کمالِ مطلوب دست‌یافتن به تغییرات مسالمت‌آمیز است

مهرانگیز کار

ایران برای من نه ایران باستان است، نه ایران آینده. ایرانی است که از روز ۱۸ مهرماه سال ۱۳۲۳ که دنیا آمده‌ام تا امروز با آن زیسته‌ام. ۵۸ سال درون خاک و ۱۷ سال بیرون خاکش، با ایران خودم زندگی کرده‌ام. مهمترین رابطه‌ای که با ایران داشته و همچنان از بیرون کشور هم با آن دارم این است که هرچه درون ایران می‌گذرد و هر آن چه در جامعه‌ی بین‌المللی بر ایران می‌گذرد به من مربوط است و حق دارم نسبت به آن حساسیت نشان بدهم.

زنانی که خاورمیانه را تغییر می‌دهند

مریم حسین‌خواه

زندگیِ آزاده را بازداشت پدر و مادرش در ایران و تلاش‌هایش برای آزادی آنها تغییر داد و زندگی یاسمن را جنگ در یمن که همه‌چیزش را از او گرفت. این دو زن جوان در برنامه‌ای که چندی پیش از سوی گروه «ابتکار عمل برای حقوق زنان» در اسلو برگزار شد، با روایت داستان‌های زندگی‌ خود، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش بودند که «صدای زنان، چطور می‌تواند خاورمیانه را تغییر دهد؟»

شالوده‌ی قانون مجازات اسلامی، تبعیض و خشونت است

 مهرانگیز کار در گفتگو با مریم حسین‌خواه

لایحه‌ی قصاص در شهریور ۱۳۶۱ تحت عنوان «قانون حدود و قصاص» تصویب شد و با اضافه شدن قانون تعزیرات به آن در سال ۱۳۶۲، زیربنای اصلی «قانون مجازات اسلامی» شد که در چهار دهه‌ی گذشته مبنای تعیین مجازات‌های کیفری بوده است. با مهرانگیز کار، وکیل دادگستری و حقوق‌دان درباره‌ی تغییر قوانین مجازات پس از انقلاب ۵۷ و روند تصویب لایحه‌ی قصاص و واکنش جامعه به آن گفت‌وگو کرده‌ایم.

مهرانگیز کار: هنوز باور نمی‌کنم که این همه ظلم را پذیرفته باشیم

مهرانگیز کار، حقوق‌دان و پژوهشگر

این روزها که شهر را چراغانی کرده‌اند تا چهل سالگی انقلاب را جشن بگیرند، ایرانیان زیر وحشت ناامنی و آینده‌ای که هولناک‌تر از گذشته در ذهن‌شان تصویر می‌شود، باور نمی‌کنند این همه شکنجه و فقر و اسارت را از انقلابی دارند که با هزار امید به سویش دست دراز کرده بودند و می‌گفتند «شاه برود، هرکه می‌خواهد بیاید»، یا «به فرض که خمینی تو زرد از آب در بیاید، ترتیبش را می‌دهیم، از شاه که قوی‌تر نیست.»