اولین قاعدهی رکودهای سنتی این است: دربارهی رکود حرف نزنید. بیتردید، این توصیه دلیل و منطقی دارد؛ رکودهای اقتصادی نه تنها بر آمار و ارقام اقتصادی بلکه بر احساس مصرفکننده مبتنی هستند. حرف زدن از رکود مردم را نگران میکند و احتمال وقوع رکود را افزایش میدهد. اما رکود انواع دیگری هم دارد، رکودهایی که به اندازهی کافی از آنها حرف نمیزنیم. قواعد این رکودها متفاوت است.
حدود یک هفته پس از آنکه هواپیمای اوکراینی را با موشک زدند، رضا کیانیان چکش به دست روی سکویی در تالار هتل پارسیان آزادی در تهران ایستاده بود و بالاترین قیمت پیشنهادی برای خرید تابلوها را با صدای بلند اعلام میکرد: ۳.۲ میلیارد تومان برای نقاشی «قوس آبی نیلگون» از حسین زندهرودی، ۱.۹ میلیارد تومان برای تابلوی «طبیعت بیجان» از منوچهر یکتایی، ۱.۶ میلیارد تومان برای «خوابم یا بیدارم» از فرهاد مشیری و ...
بچههایمان باید در کدام مدرسه درس بخوانند؟ مدرسهی دولتی با کیفیت پایین خدمات یا مدرسهی غیردولتی با شهریههای هنگفت؟ هرچه میگذرد بیعدالتی آموزشی که از سه دههی پیش آغاز شده، شدیدتر میشود. درحالی که قرار بود آموزش برای همهی بچههای ایران رایگان باشد، همانگونه که در اصل سیام قانون اساسی آمده است.
اگر بحران اقلیمی ناقض حقوق نسلهای آینده باشد چه؟ سرانجام، به نظر میرسد که توجه افکار عمومی دارد به این پرسش اضطراری جلب میشود. ماه گذشته ۷ میلیون نفر در حدود ۲۰۰ کشور دنیا به خیابانها ریختند تا در اعتراضات جوانان به بحران اقلیمی جهان شرکت کنند. جوانان سراسر دنیا میدانند که بارِ سنگین پیامدهای مصیبتبار بحران بومشناختیِ کنونی بر دوش آنها و نسلهای بعدی خواهد افتاد ــ بهویژه نسلهای متعلق به جوامعی که کمترین سهم را در انتشار گازهای گلخانهای داشتهاند.
ماچِی گرابسکی از طبقهی سی و دوم برج اولیویا استار در گدانسک، لهستان، به چشمانداز خیرهکنندهی دریای بالتیک مینگرد. او میگوید: «بچههایم هرگز دوران تاریک و مصیبتزدهی دههی ۱۹۸۰ را ندیدند. حالا خیلیها اوضاع فعلی را بدیهی فرض میکنند.»
روزی در دهکدهای بومی درکشور پرو بودم. تمام روز باران شدیدی باریده بود و من در محلهی کثیفی ایستاده بودم. روبروی خود مردی را دیدم که در گل و لای باران ایستاده بود. در یک لحظه، نگاهمان به هم تلاقی پیدا کرد. من، از نامدارترین استادان اقتصاد در دانشگاه مشهور برکلی، به ناگاه دریافتم که...