به راحتی از یاد میبریم که همهپرسی خروج از اتحادیهی اروپا در فاصلهی روزهایی برگزار شد که تیم فوتبال بختبرگشتهی انگلستان به سرمربیگری روی هاجسون با تساوی بدون گل در برابر اسلواکی متوقف شد و با سرشکستگی از مسابقات یورو ۲۰۱۶ حذف شد...
در بهار ۱۹۸۹، اتفاقی رخ داد که حتی به خواب هم نمیدیدم: به «مؤسسهی تاریخ و بایگانی» در مسکو دعوت شدم تا برای دانشجویان دربارهی سرنوشت زندانیان سابق گولاگ سخنرانی کنم. بعد از سخنرانی یک نفر از من پرسید که آیا هرگز در زندگیِ واقعی یک حامی استالین را دیدهام یا نه. اول خندیدم اما بعد...
دو ماه قبل یک روز وقتی از خواب برخاستم با هزاران پیام توهینآمیز در شبکههای اجتماعی روبهرو شدم که بسیاری از آنها توسط باتها و ترولها فرستاده شده بود. جملاتی را از یکی از رمانهایم، «نگاه خیره»، بیرون کشیده بودند و با انتشار آنها خواهان محاکمهی داستاننویسان به اتهام «هرزگی» شده بودند.
واسیلی گروسمنِ نویسنده، همدل با حزب کمونیست، نخستین گزارشگری بود که به توصیف اردوگاههای مرگ نازیها پرداخت اما به تدریج به مخالف حکومت تبدیل شد، کاگب تمام دستنوشتههای او را ضبط کرد و میخائیل سوسلوف «کاردینال و عالیجنابِ خاکستریِ» کرملین که ۳۰ سال نظریهپرداز حزب کمونیست شوروی بود به او گفت اهمیتی ندارد که چه چیز درست یا نادرست است، «نویسندهی اهل شورویِ ما باید آن چیزی را تولید کند که برای جامعه ضروری است».
امروز همه میدانند که نخستوزیر صربستان زنی همجنسگرا است و نخستوزیر مرد ایرلند هم با سربلندی از همجنسگراییِ خود حرف میزند. همین امر در مورد مدیر عامل اپل و تعداد زیادی از سیاستمداران، تاجران، هنرمندان و دانشمندان صادق است با این حال دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم که آزادی اقلیتهای جنسی حتماً در سراسر جهان گسترش خواهد یافت و سرانجام به عربستان سعودی و برونئی هم خواهد رسید. در واقع، وقوع واکنشهای منفیِ همجنسگراهراسانه حتی در لیبرالترین کشورها نیز محتمل است.
پس از جنگ جهانیِ دوم، عقیده به ژنتیکی بودن تفاوتهای موجود میان بهاصطلاح «نژادها» به یکی از محرّمات تبدیل شد. اما حالا با خیزش راست افراطی چنین باوری دوباره شایع شده است.