«روزهاست که خیابانهای ایران میسوزد. روزهاست که در سراسر دنیا، ما زنان از درون میسوزیم. خشم و عصیانمان بیشتر میشود. خشونت دولتی یک زنِ دیگر را به دلیل نپذیرفتن مرزهای تحمیلشده کشت.»
شاهزادهخانم مالیخولیایی. نیلگون مارمارا، ملکهی غمگین، را چنین مینامند. بسیاری او را اینگونه، تنیده با اختلال روانش به خاطر میآورند اما نیلگون بیش از هرچیز شاعر بود و شاعر ماند. او از نسل درخشان شاعران دههی ۱۹۸۰ بود. زنی شاعر که زبانِ شعر ترکی را از زبان فراتر برد و آن را تثبیت کرد.
به نظر میرسد که نامهای مردانه یا مبهم همچون سپری از زنان در برابر انتقادات و خشونت جامعهی ادبیِ مردانه محافظت میکرده است. مری آن ایوانز (جورج الیوت)، آمانتین اُرُر لوسیل دوپَن (ژرژ ساند) و کاترین هریس بردلی (مایکل فیلد) از معروفترین نویسندگانی هستند که در دنیای ادبیات با نام مستعار مردانهشان شناخته میشوند.
تا اواخر قرن نوزدهم، اقلیتهای جنسی و جنسیتی هرگز آشکارا در عکسی ثبت نمیشدند و روابط همجنسها عمدتاً به شکل رفاقتهای سرشار از محبتی که «چیزی جز دوستی نبود» به تصویر کشیده میشد. با این حال، هنرمندان توانستند با استفاده از سبک یونانی-رومی رایج در قرن نوزدهم، عکسهایی از همجنسکامگی را به تصویر بکشند.
ماریام شاهینیان اولین زن عکاس حرفهای و صاحب استودیو در ترکیه بود که از کشتار ارامنه جان سالم به در برده بود. بسیاری از زنان استانبول برای گرفتن عکس فقط به استودیوی شاهینیان میرفتند و او یکی از معدود کسانی است که زندگی اقلیتهای جنسیِ ترکیه را در قالب عکس، مستند کرده است.
عکاسی ابزاری قدرتمند برای نشان دادن معضلات اجتماعی و مبارزه برای تغییر آن است. استوارت فرانکلین، عکاس مشهور انگلیسی، میگوید: «عکاسیِ مستند فرایند خلاقانهای سرشار از تضاد دربارهی عکاسی، مستند، واقعیت و حقیقت است.» پیش از ظهور عکاسی، این نویسندگان بودند که از طریق کتابهایشان به توصیف نابرابریهای اجتماعی میپرداختند اما به چیزی مستقیمتر و اثرگذارتر از کلمات نیاز بود، و عکاسی مستند مسیر تازهای پیش پای فعالان اجتماعی گذاشت.