وقتی دوستان آلمانی سوزان نایمَن فهمیدند که او سرگرم نگارش کتابی با عنوان درس گرفتن از آلمانیها است، خندیدند. «آنها به من گفتند: نمیتوانی کتابی با این عنوان منتشر کنی. هیچ چیزی از آلمانیها نمیتوان یاد گرفت؛ ما خیلی دیر به فکر جبران مافات افتادیم و چندان کاری هم نکردیم.»
نوئِمی لوپیان، معلم ۵۲ سالهی هولوکاست، در مونیخ و منچستر بزرگ شد و هر چند والدینش در هولوکاست بودند به ندرت از آن حرف میزد. مادر فرانسویاش، رِنه، در ۱۰ سالگی به زور اسلحه توسط گشتاپو بازجویی و در زندان پَکس در آنِمَس، در مرز میان فرانسه و سوئیس، زندانی شد.
«چه کسی تاریخِ ما را خواهد نوشت؟» به دوراندیشی و ازخودگذشتگیِ چشمگیر در بحبوحهی هول و هراسی باورنکردنی میپردازد. این فیلم، داستان گروه کوچکی از یهودیان گتوی ورشو را روایت میکند که با عزمی جزم در پی حفظ شواهد و مدارکی برآمدند که اوضاع زندگی یهودیان و رفتار نازیها با ایشان را نشان میداد.
در ماه دسامبر برای شرکت در سمیناری با حضور گروهی از مورخان اروپایی به مینسک رفتم. در چند مایلی پایتخت بلاروس از محل ارتکاب بعضی از بدترین جنایتهای قرن بیستم به دست نازیها و پلیس مخفی استالین دیدار کردیم. در این چند روز، با برخی از جوانان بلاروسی نیز صحبت کردم، جوانانی که مرا به آیندهی اروپای واقعاً متحد امیدوار کردند.
وقتی بوداییها به مسلمانان روهینگیا در میانمار حمله کردند بسیاری از مردم از شنیدن این که در قرن بیست و یکم هم قتل عام رخ میدهد، تکان خوردند. اما قتل عام اتفاق میافتد و شواهد فزاینده حاکی از آن است که این رویدادها از الگوهای آشنایی پیروی میکنند. در این صورت، باید بتوان وقوع آنها را پیشبینی کرد.
تا قبل از اینکه به اروپا بیایم، دربارهی هولوکاست و سرنوشت یهودیان در جنگ جهانی دوم و دورههای پیش از آن، کم و بیش، خوانده بودم. در این اواخر که گذارم به شهری به نام «آیزنشتادت» افتاد، نزدیک جایی که در اتریش زندگی میکنم، تصاویری از بازماندهی زندگی و مصائب یهودیان در این شهر دیدم که داستانها و تاریخی را که خوانده و شنیده بودم زنده و مجسم کرد، چنانکه انگار خودم شاهدشان بودم.