هفتادمین دورهی جشنوارهی فیلم برلین، ۲۰ فوریه با فیلم «سال سالینجریِ من» افتتاح شد. نمایش ۳۴۰ فیلم و حضور صدها هزار تماشاگر در برلیناله، این جشنواره را به یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی جهان تبدیل کرده است. در ادامه به معرفی چند فیلم مهم حاضر در برلیناله پرداختهام.
همهی ما در ابتدا مهمانایم. موجودات کوچولوی بیپناهی هستیم که دیگران باید تمام نیازهایمان را برطرف کنند. موجوداتی، که تا مدتها، نمیتوانیم جبران مافات کنیم اما معمولاً در زندگی پرستارانمان جا خوش میکنیم و برای همیشه در قلب آنها جا میگیریم.
در ینگه دنیا، پیرمردی دوستداشتنی و اهل شیراز بود که در شهری کوچک از توابع ایالت نیویورک نزدیک خانهی ما زندگی میکرد. در آن شهر کوچک، که تعداد ایرانیان زیاد نبود، لطف او شامل حال ما هم شده بود و گاه به دیدارش میرفتیم و او نیز به خانهی ما میآمد...
زنی که آن روز آمد تا در یک دورهی آموزشی یکروزه شرکت کند، مانتوی سبز رنگباختهای به تن داشت و شالی کهنه بر سر. صورتش مثل بقیهی کسانی که ماهها از مسیر کوه و جنگل...
تصور کنید که جمعیت شهر شما یکشبه ۳۰ درصد افزایش یابد. اکثر تازهواردها فقیر، گرسنه و بیسرپناه هستند و حتی زبان شما را بلد نیستند. بعد تصور کنید که به جای بیرون راندن آنها از شهر، با آغوش باز از ایشان استقبال کنید و به بهترین شکلِ ممکن آنها را جا دهید. به غازیان تپه خوش آمدید، شهر صنعتی در جنوب ترکیه که دقیقاً چنین اتفاق در آن رخ داده است.
«هیئت بینالمللی نجات» از نقاشی کودکان به عنوان روشی برای ابراز احساسات یا پردازش آسیب کودکان استفاده کرده است. نقاشیهایی که در ادامه میبینید برگرفته از پروژهی «هیئت بینالمللی نجات» در کامبوج در دوران نسلکشی، سیرالئون و اوگاندا در اوایل قرن بیست و یکم و در اردن در همین سال گذشته است. این نقاشیها مسائلی از قبیل رنج آوارگی، خشونت و جدایی را از منظر خود کودکان نشان میدهد...