پس از گزارشهای بالا از میزان مرگومیر، که تنها به استانبول مربوط میشد، حکومت به صورت پنهانی دلیل مرگ و سن افراد را از اطلاعات تمامی گزارشهای مرگومیر حذف کرد. پلیس از چند عضو انجمن پزشکی ترکیه، که نمایندهی ۸۰ درصد از پزشکان ترکیه است، بازجویی کرد و کسانی را که اطلاعاتی مغایر با آمار حکومتی منتشر کرده بودند، از گروه مقابله با کووید-۱۹ کنار گذاشت.
اکتبر سال قبل، تقریباً یک دو جین از اعضای پارلمان اروپا در سفری که تمام هزینههای آن پرداخته شده بود، به بخش مناقشهآمیز کشمیر که تحت حاکمیت هند است سفر کردند. از دو ماه قبل که دولت نخست وزیر نارندرا مودی تنها ایالت هند با اکثریت مسلمان را از مزایای ویژهی هفتاد سالهاش محروم کرد، این نخستین بار بود که به شهروندان خارجی اجازه داده میشد به جامو و کشمیر وارد شوند.
عصر ما عصر فرمانروایی «انسانهای قدرتمند» است: رهبرانی که تصور میکنند برای این انتخاب شدهاند که ارادهی مردم را به کرسی بنشانند. وای به حال کسی یا چیزی که سر راه آنها بایستد، چه اپوزیسیون سیاسی باشد، چه دادگاه، رسانه یا مردمان دلیر. در حالی که این نگهبانانِ آزادی دیو و دد خوانده، نادیده انگاشته و نابود میشوند، گروههای آسیبپذیر، مثل پناهجویان، مهاجران، اقلیتها و کسانی که در فقر دست و پا میزنند، ضربهی کاری را میخورند.
آنچه رهبران اروپایی از آن سخن میگویند اقتصادهای ملی، نظامهای بهداشت عمومی ملی، و نظامهای آموزشی ملی است. بااینهمه، در مقابل ناسیونالیسم تفرقهافکنانهی رهبرانی که سودای فاشیسم را در سر دارند، خطابههای ناسیونالیستی مرکل و مکرون دربارهی بحران بر مراقبت، رعایت و همبستگی تأکید کردهاند.
پاسخ به این پرسش که اروپا برای ترکیه چه جایگاهی دارد، به طور چشمگیری در طول ۱۰ سال اخیر تغییر کرده است. وقتی ترکیه از نزدیکی با اروپا پا پس کشید و به ملیگرایی، اسلامگرایی و اقتدارگرایی پوپولیستی، و حتی بدتر، به زنستیزی و تبعیض جنسیتی رو آورد، در مقابلْ نظر اروپاییها نیز نسبت به ترکیه به شکلی سیستماتیک منفی شد.
استفادهی جناحِ راست افراطی در ایتالیا از رسانههای اجتماعی برای دامن زدن به نفرتپراکنی از حیث وسعت و شدت بیسابقه است. نتیجهی آن تباهی گفتار سیاسی در محیطی رسانهای است که تحت کنترل کافی قرار ندارد. اقدامات متقابلی در حال شکلگیری است اما معضل به نوعی ساختاری است و بعضاً ریشه در الگوی تجاری رسانههای اجتماعی دارد.