اگر در همین تعطیلات اخیر کریسمس، کاساندرا به ما میگفت: «سه ماه دیگر با دو متر فاصله از هم صف خواهید بست، ماسک به صورت خواهید زد و اکثرتان در خانه حبس خواهید شد» هیچکس حرفش را باور نمیکرد...حتی به فکرمان هم خطور نمیکرد که این دنیای شلوغ جهانی نخواهد توانست که تا ابد بر اساس اصول قدیمی به کارش ادامه دهد...چیزی دارد ما را میآزماید. نمیدانم که دست تقدیر است یا شیطان یا طبیعت یا خدا...؟
چرا ذکر نام پناهندگان سورى در تلویزیون براى آنها آنقدر سخت است؟ چند نفر از ما واقعاً باور داریم که آب و نان و پتو براى حفظ شرافت انسانى کافى است؟ شرافت همهى انسانها نه فقط آنها بلکه شرافت اروپایىها.
اکنون چه کسی میتواند از اصطلاح «انتشار ویروسگونه» استفاده کند و به خود نلرزد؟ چه کسی میتواند به چیزی ــ دستگیرهی در، کارتن مقوایی، کیسهی سبزیجات ــ نگاه کند و در ذهنش آن را محل ازدحام لکههای نادیدنی، غیرمرده و غیرزندهای تصور نکند که با بازوهای مکندهی خود منتظرند تا محکم به ریههای ما بچسباند؟
پروپاگاندای جمهوریاسلامی هنگامی که سودای گسترش قلمرو شیعی میپزد بر تنورِ احساسات ایرانگرایانه هم میدمد. پس باید آگاه بود و تن نداد به ناسیونالیسم کور و جنگافروزی که دودش تنها به چشم ما و همسایگان ما نمیرود بلکه آتشی است که همه ما را در آن خواهد سوزاند. کوشش در راه برقراری صلح جهانی، کماکان و بهویژه در چشمانداز شومی که آسیبهای اقتصادی بحران کرونا در برابر ما میگشاید، باید همچنان آرمانی جهانروا باشد.
میشد که این طور نشود اما یکی از فجیعترین هفتهها در تاریخ پزشکی دنیا و اقتصاد جهان در حالی پایان یافته که کشورها یکی پس از دیگری به دامن ناسیونالیسم پناه بردهاند. آنها دارند تکتک و هر یک به شیوهی خود با ویروس کرونا مبارزه میکند.
بیماری کووید-۱۹ شاید یکی دیگر از رخدادهایی باشد که هر قرن یک بار پیش میآید. اگر بعضی پیشبینیهای غمانگیز دربارهی کووید-۱۹ تحقق یابد، جهان با بدترین بحران زمانهی صلح در دوران مدرن مواجه خواهد شد. متأسفانه این بحران در روزگاری رخ داده که اوضاع سیاسی تیره و تار است، شبیه آنچه در اوایل دههی ۳۰ رخ داد، زمانی که همکاریهای بینالمللی بسیار محدود بود و بسیاری از دولتها به دنبال سیاستهای ناسیونالیستی «همسایهات را فقیر کن» بودند.