تب‌های اولیه

آیا برای مقابله با «پوپولیسم بد» باید به «پوپولیسم خوب» متوسل شد؟

کاس موده

پس از انتخابات پارلمانی هلند در مارس 2017، مارک روته، نخست وزیر کشور، با سربلندی اعلام کرد که «پوپولیسم خوب»، «پوپولیسم بد» را شکست داده است، ادعایی که رسانه‌های سراسر جهان مشتاقانه و نسنجیده آن را تکرار کردند. این ادعا مهر تأییدی بر این عقیده‌ی رایج زد که بهترین راه برای شکست دادن راست افراطیِ پوپولیست توسل جستن به نوعی پوپولیسم میانه‌رو، در عین پرهیز از به کار بردن این عنوان، است.

چرا اکثر راست‌گرایان افراطی مرد هستند؟

کاس موده

چه می‌شود اگر مهم‌ترین دلیل پیوستن افراد به گروه‌های راست‌گرای افراطی، هویت مردانه باشد و نه ایدئولوژیِ نژادپرستانه؟ این همان ادعای اصلیِ مایکل کیمِل، جامعه‌شناس آمریکایی، در کتاب جدیدش است. عنوان این کتاب چنین است: شفایافتن از نفرت: مردان جوان چطور به افراط‌گراییِ خشونت‌آمیز روی می‌آورند و از آن دست برمی‌دارند. او در این کتاب علل پیوستن (و گسستن) مردان جوان از گروه‌های راست‌گرای افراطی در آلمان، سوئد و آمریکا را بررسی کرده است.

افول دموکراسی صرفاً معلول نادانی نیست

کاس موده

دموکراسی در بحران است و برخی از صاحب‌نظران، جهل و نادانی را علت آن می‌دانند. به شعار یک روزنامه‌ی مهم آمریکایی توجه کنید: «دموکراسی‌ها در ظلمتِ جهل می‌میرند.» این شعار، پاسخی ساده‌اندیشانه به ظهور اقتدارگرایی و پوپولیسم در سراسر جهان است. بی‌تردید، محبوبیت این شعار ناشی از توسل به همان منطق «جنبش روشنگری» است که شناخت را معادل با قدرت و پیشرفت می‌شمارد.

پوپولیسم چگونه به روح زمانه تبدیل شد؟

کاس موده

واژه‌ی «پوپولیسم» در قرن بیستم به ندرت به کار می‌رفت؛ پوپولیسم واژه‌ای بسیار تخصصی بود که صرفاً توسط مورخان آمریکایی برای توصیف پوپولیست‌های کشاورز میانه‌ی قرن نوزدهم به کار می‌رفت. من در میانه‌های دهه‌ی 1990 توجهم به این واژه جلب شد، یعنی وقتی برای نگارش پایان‌نامه‌ام سرگرم تحقیق درباره‌ی پدیده‌ای بودم که آن روزها هنوز «افراط‌گرایی دست‌راستی» خوانده می‌شد.