جف کافمن و مارشا رز یک زوج هنرمند و صاحبنام در سینمای مستند آمریکا هستند. ارتباط دوستانهی ما از سال ۲۰۱۸ در اثنای ساختن مستند مشهور آنها دربارهی زندگی «نسرین ستوده» آغاز شد. یکی از آن نقاط مشترکمان، عشق هرسه نفر ما به جون بائز خواننده و نوازندهی هشتاد سالهی آوازهای شصت سال صلحطلبی،آزادیخواهی وعدالتجویی بود.
جنبش زنان در ایران اگرچه پیشینهای به قدمت انقلاب مشروطه دارد، اما فقط در ۱۲ سالِ بین ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۸، بود که توانست یک دورهی مستمرِ نهادسازی و پس از آن مطالبهمحوری و سازماندهی کارزارها و اعتراضهای جمعی برای احقاق حقوق زنان را در کارنامهی خود ثبت کند و خواستههای زنان را به صورت گسترده در عرصهی عمومی مطرح کند.
نسرین ستوده، در تمام سالهایی که از دور و نزدیک میشناسمش، نمادی از همان شجاعتی است که خودش میگوید مسری است. نمادی از زنان و مردانی که تهدید و احضار و بازداشت و شکنجه صدای حقطلبیشان را خاموش نمیکند و در کورهراههای سخت و تاریک پیش رو، یادمان میآورند که نترسیم و نگذاریم که صدایمان را در گلو خفه کنند.
غروبها وقتی هواخوری بسته میشد، مینشستیم روی پلههای جلوی در بند و دوتایی نقشههای دور و دراز میکشیدیم. تا دوم راهنمایی مدرسه رفته بود و دلش میخواست درس بخواند، کار پیدا کند و پسر ششسالهی خودش و خواهرزادهی پنج ساله و خواهر و برادر دوقلوی ۱۱ سالهاش را زیر بال و پرش بگیرد. پدر و مادرش به خاطر مواد مخدر زندان بودند، شوهر خواهرش به خاطر مواد اعدام شده بود و خواهرش هم بعد از آن خودش را کشته بود...