جمالزاده در کتابِ خُلقیات ما ایرانیان در باب حَسَناتِ اخلاقِ ایرانیان، و بهویژه معایبشان، از منظر تاریخی و اجتماعی، چنانکه شیوهی ادبای زمانهاش بود، با شاهد مثالها و نمونههای گزینشیِ گواهانِ خود بحث میکند، گواهانی که بهویژه آنگاه که غیرایرانیاند ذِمّهی خود را از عیوبی که به ایرانیان نسبت میدهند بری میدانند و این خود را پسندیدنِ آنها جای عَجَب است.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، برخی از شرقشناسان نامدار بریتانیایی، روسی، فرانسوی و آلمانی به مطالعهی آیینهای بابی و بهائی روی آوردند. مهمترینِ آنان ادوارد جی. براون، پژوهشگر بریتانیایی، بود که ترجمهها و مقالات پرشمارش بر مطالعات بعدی در دنیای انگلیسیزبان در باب الهیات و تاریخِ این دو دین تأثیری ماندگار بر جای نهاد.
وهمن تأکید میکند که باب به گونهای «هدفمند و آگاهانه» در پی ایجاد آیینی نوین بود، آیینی که هر چند از ریشههای «سنت و باورهای اسلامی» گسسته بود و نمیخواست در «زیر چتر اسلام و قرآن» باقی بماند اما «ریشههایی قوی در فرهنگ ایران» و «باورهای دینی ایران پیش از اسلام» داشت.
نوروز نه تنها عید صیام و آغاز سال نو بهائی بلکه نماد تجدید حیاتِ معنوی و یگانگی نوع بشر است که بهائیان سراسر جهان، همزمان آن را جشن میگیرند.