آخرین اثر گری فلسفهی گربهوار: گربهها و معنای زندگی (۲۰۲۰) نیز همان طرز فکر را بسط میدهد و میگوید ما انسانها که خودمان در اصل حیوانیم، میتوانیم با تأمل در باب زندگی گربهها، به نکاتی دربارهی زندگی خوب پی ببریم. گری مینویسد: «زندگی خوب زندگیای نیست که میتوانستید یا کاش میداشتید، بلکه همین زندگیای است که الان دارید... باید از گربهها آموخت چون دل گربهها برای زندگیهایی که نکردهاند هرگز تنگ نمیشود[!]» معنی این سخنِ گری آن است که دوستان گربهسان ما به آنچه که هست راضیاند، در حالی که ما انسانها سودایی از خوشبختی را در سر میپروریم تا از خودمان و آنچه هستیم، آزاد شویم.
جان گری، فیلسوف بریتانیایی و شاگرد آیزایا برلین، از زمان بازنشستگی از دانشگاه به عنوان روشنفکر حوزهی عمومی شهرت یافته است. او کتابهای متعددی نوشته است که به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند و کتاب هفت نوع خداناباوری از آخرین آنهاست. گری بیش از یک دهه است که به عنوان نویسندهی دائمی در هفتهنامهی معتبر «نیو استیتسمن» مقاله مینویسد. مطلبی که از او در اینجا ترجمه کردهایم برگرفته از همین مجله است.
خداناباوری جدید حرف تازهای ندارد و آنچه در آن است نوعی تکرار طوطیوار شکلهایی از خداناباوری است که در قرن نوزدهم به طرزی جالبتر ارائه شده بود. در خداناباوریِ به اصطلاح جدید افراد در مقابل گزینهای دوتایی میان خداناباوری، تو گویی که فقط یک نوع خداناباوری وجود دارد، و دین، تو گویی که فقط یک نوع دین وجود دارد...
از انواع گوناگون خداناباوری چه میدانیم؟ وجه اشتراک خداناباوری رایج معاصر و ادیان تبشیری چیست؟ چرا برخی از خداناباوران، دین را نازدودنی و حتی ضروری میدانند؟ مصادیق «بربریت خِرَد» در قرن بیستم کدامند؟