امپراتور رومی مارکوس اورلیوس آنتونینوس، واپسین فیلسوف رواقیِ نامدارِ دوران باستان بود. او در 14 سال آخرِ زندگیاش با یکی از وخیمترین بیماریهای همهگیر در تاریخ اروپا مواجه بود. بیماریِ همهگیرِ آنتونین، که نامش منسوب به اورلیوس است، احتمالاً ناشی از گونهای از ویروس آبله بود. تخمین میزنند که حدود 5 میلیون نفر، از جمله احتمالاً خود مارکوس، بر اثر ابتلا به این ویروس جان باختند.
این واقعیتی تلخ است که اکثر ما از دست رفتن عزیزانمان را تجربه خواهیم کرد. هر سال، در جهان، تقریباً ۵۰ تا ۵۵ میلیون نفر میمیرند. حدس و گمان بر این است که هر مرگی به طور متوسط، پنج نفر بازمانده را سوگوار میکند. تجربهی هر فقدانی معمولاً طیفی از واکنشهای روانی-اجتماعی به دنبال دارد.
چه میشود اگر شادی به معنای درک فراز و نشیب زندگی باشد، به معنای این باشد که حالت منفی بودن برای زندگی انسانی، و از قضای روزگار، برای شادی ضروری است؟ چه میشود اگر رفتارمان را بار دیگر شرطی کنیم: نه برای خواستن بلکه برای خرسند بودن از تمامی احساسات؟
ملیسا برودر نویسندهی آمریکایی از سال ۲۰۱۲ در حساب توئیتری خود به نام «امروز خیلی غمگینام»، برشهایی از واقعیت زندگی روزمرهاش را منتشر میکند. حساب توئیتری او جنجالی شده و بیش از 675000 دنبالکننده جذب کرده است و به این ترتیب بود که کتاب مقالات شخصی برودر دربارهی مشکلات سلامت روانیاش نیز که در سال ۲۰۱۶ به بازار آمد، «امروز خیلی غمگینام» نام گرفت.