چگونه میتوان جذابیت چنین نظریههای توطئهی بیپایهواساسی را توضیح داد؟ توضیحات کلاسیک روانشناسی بر احساسات منفی تمرکز میکنند: وقتی افراد اضطراب دارند، یا قادر به کنترل وضعیت نیستند یا نامطمئناند، بیشتر مستعد پذیرش روایتهای توطئهآمیزند. به همین ترتیب، در هنگام بحران اجتماعی، توطئهباوری جذابیت پیدا میکند و میان گروههایی که ظلم ساختاری را تجربه کردهاند، رایجتر است. اما تحقیقات نشان میدهد که عامل تقویت نظریههای توطئه احساسات منفی نیستند. این احتمال نیز وجود دارد که مردم نظریههای توطئه را سرگرمکننده مییابند و به نظر میرسد که هر چه این نظریهها سرگرمکنندهتر باشد، بیشتر احتمال دارد که به آنها باور داشته باشند.
جهانبینی عصر ما که از منطق بازار پیروی میکند، مبتنی بر راههای عقلانی و تحلیلیِ شناخت است و از آنها مشروعیت میگیرد تا جایی که اغلب پذیرای راههای دیگری برای شناخت نیست. حمایت عمومی از ایدئولوژیهای مصرفگرایانه، هم بر نوعی جهانبینی استوار است و هم آن را تقویت میکند.
در کتابمان با عنوان شش چهرهی جهانیشدن: برندگان و بازندگان آن کیستند و چرا این امر مهم است؟(۲۰۲۱) شش روایت اصلی را شناسایی کردهایم که به گفتگوها دربارهی مزایا و معایب جهانیشدن اقتصادی جهت میدهند. این روایتها داستانهایی را ارائه میکنند که مردم از طریق آنها واقعیت را میفهمند و ارزشهای خود را بیان میکنند. آنها را میتوان به سه دستهی گسترده تقسیم کرد: روایتهای برد-برد، برد-باخت و باخت-باخت.
بهرغم تغییراتی که در چند دههی اخیر در سیاستگذاریهای مرتبط با مواد مخدر در ایران رخ داده است، انسانیتزدایی از مصرفکنندگان مواد مخدر همچنان ادامه دارد. زبان، تصویرسازیها، رفتارهایی که از مصرفکنندگان مواد مخدر انسانیتزدایی میکند و خشونتی که علیه آنان اعمال میشود، با هم چه پیوندی دارند و اصلاً چرا باید همهی ما به شیوهی تصویرسازی از مصرفکنندگان مواد مخدر اهمیت بدهیم؟
من در این نوشته در برابر خوانش بدبینانه از تحولات اجتماعی ایستادگی خواهم کرد، تاریخی کوتاه از دیدگاه انحطاط فرهنگی ارائه خواهم داد و بر نواقص این شیوهی داوری دربارهی تحولات تدریجیِ تغییردهندهی یک جامعه تأکید خواهم کرد.
شبکههای اجتماعی دربارهی اینکه واقعاً که هستیم، احساس بدی در ما به وجود میآورند. علم عصبشناسی توضیح میدهد که چرا چنین است و ما را برای دفاع از خود، توانمند میکند.