کشف آثار هنری و فناوریهای پیچیده با قدمت ۴۰ هزار ساله در اروپا این تصور را پدید آورده بود که جهشی ژنتیکی باعث به وجود آمدن گونهای از انسانها در اروپا شده است که نوعی برتری شناختی دارند. همین تصور مبنای بسیاری از توسعهطلبیهای استعماری و قوانین نژادپرستانه بود. اما وینس توضیح میدهد که یافتههای جدید نادرستی این تصور را نشان میدهند.
هنوز راه درازی در پیش است تا دانشمندان بتوانند با استفاده از علمِ ژنتیک میزان هوش افراد را پیشبینی کنند. اما حتی همین حالا هم میدانیم که این امر تأثیرات اجتماعیِ نگرانکنندهای دارد.
واقعیت این است که تفاوتهای جنسیتی وجود دارند. مردان و زنان، پسران و دختران، واقعاً به طرزی متفاوت با هم رفتار میکنند. مسئله ــ و مشکل ــ این است که دربارهی منشأ این تفاوتها اختلاف نظر داریم. آیا این تفاوتها به نحو ژنتیکی تعیین میشوند؟ یا این تفاوتهای مشاهدهشدهی رفتاری معلول فرهنگ است؟
پس از جنگ جهانیِ دوم، عقیده به ژنتیکی بودن تفاوتهای موجود میان بهاصطلاح «نژادها» به یکی از محرّمات تبدیل شد. اما حالا با خیزش راست افراطی چنین باوری دوباره شایع شده است.
رهبران اتحاد جماهیر شوروی، به ویژه استالین، علاقهی شدیدی به بهرهبرداری از علوم برای دستیابی به پیشرفت اجتماعی و اقتصادی در کمترین زمان ممکن داشتند. با این حال، اقدامات ایدئولوژیک و تصمیمات متعصبانهی آنان در این زمینه به زیان دانشمندان و بنابراین به زیان مردم بود.
سرشت انسان به جنگ گرایش دارد یا به صلح؟ زیستشناسی تکاملی در این باره چه میگوید؟ آیا یافتههای زیستشناسان و روانشناسان را میتوان به کل نوع بشر تعمیم داد؟