نواندیشان اسلامی در ایران چه دیدگاه و تعاملی با آیینهای بابی و بهائی دارند، و ورای توجه به حقوق شهروندی بهائیان در سالهای اخیر، چقدر با تاریخ و اندیشههای بابی و بهائی، آشنایی دارند؟ این شناخت تا چه حد ضروری است؟ این پرسشها را با صدیقه وسمقی، اسلامپژوه و تحلیلگر مسائل اجتماعی، مطرح کردهایم.
هدف جنبش بابی ورود ایران به ساحت اجتماعی و جهانی تازه، یک جهانبینی نوین و همچنین اندیشه و دنیایی جدید بود؛ دنیایی که تاریخی به شدت ظالمانه و جهانی به شدت ظلمانی در آن به پایان میرسد.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، برخی از شرقشناسان نامدار بریتانیایی، روسی، فرانسوی و آلمانی به مطالعهی آیینهای بابی و بهائی روی آوردند. مهمترینِ آنان ادوارد جی. براون، پژوهشگر بریتانیایی، بود که ترجمهها و مقالات پرشمارش بر مطالعات بعدی در دنیای انگلیسیزبان در باب الهیات و تاریخِ این دو دین تأثیری ماندگار بر جای نهاد.
وهمن تأکید میکند که باب به گونهای «هدفمند و آگاهانه» در پی ایجاد آیینی نوین بود، آیینی که هر چند از ریشههای «سنت و باورهای اسلامی» گسسته بود و نمیخواست در «زیر چتر اسلام و قرآن» باقی بماند اما «ریشههایی قوی در فرهنگ ایران» و «باورهای دینی ایران پیش از اسلام» داشت.
چالش کنونی بشر دستیابی به وحدت در سطحی است که در گذشته بیسابقه بوده است؛ وحدتی در سطح جهان. تلاش در راستای تحقق چنین هدفی، به عقیدهی لاوسون، یکی از راههای انسان بودن در این روزگار است.
نواندیشی اسلامی در ایران چه تعاملی با آیین بابی و بهائی داشته است؟ نواندیشان مسلمان، ورای توجه به حقوق شهروندی بهائیان در سالهای اخیر، چهقدر با تاریخ و اندیشههای بابی و بهائی، و مبانی عقیدتی آنها آشنایی دارند؟ این سؤالها را با دکتر سروش دباغ پژوهشگر حوزهی دین، که خود از نسل تازه نواندیشان اسلامیست مطرح کردیم.