شش دولتشهر عرب خلیج فارس، که هر یک پیشتر نوعی دهکدهی ماهیگیریِ بکر و بیجنبوجوش بودند، اکنون به سرزمین عجایبی پرزرقوبرق و فوق مدرن و البته کانون بردهداری تبدیل شدهاند.الغای واقعیِ بردهداری در خلیج فارس مستلزم از بین رفتن همهی نشانههای بردهداری، بهویژه نژادیسازی کار و سوءاستفاده و بهرهکشی شدید از کارگران، است.
در ماه مه سال ۱۹۸۷، اصابت ظاهراً تصادفی موشک عراقی اگزوست به ناوچهی موشکانداز یواساس استارک آمریکایی ۳۷ کشته بر جای گذاشت. از قضا این حملهی یک موشک عراقی بود که به فشار بر واشنگتن برای وارد کردن نیروهای دریایی خود به خلیج فارس کمک کرد تا در مقابل حملات ایران از کشتیرانی محافظت کند.
علاقهی آمریکاییها و بریتانیاییها به منابع هیدروکربنیِ عظیمِ خلیج فارس ناشی از نیاز به تأمین سوختِ خود نیست. قبلاً بریتانیا مقدار زیادی نفت از عربستان سعودی وارد میکرد اما اکنون اکثر مایحتاج خود را از دریای شمال به دست میآورد و از دههی ۱۹۸۰ به بعد میزان واردات نفتیاش از خلیج فارس زیاد نبوده است؛ حالا نفت عربستان سعودی تنها ۳ درصد از واردات بریتانیا را تشکیل میدهد. آمریکا همیشه فقط مقدار ناچیزی نفت از خلیج فارس وارد کرده و از پایان جنگ جهانی دوم تا کنون عمدتاً صادرکنندهی نفت بوده است.
تاریخ خلیج فارس از دیرباز با جزیره هرمز پیوند خورده که در متون تاریخی از آن به عنوان نگین خلیج فارس یاد شده است. نامیدن روز دهم اردیبهشت به نام «روز خلیجفارس» نیز به مناسبت فتح جزیرهی هرمز بوده است، روزی که جزیرهی هرمز پس از یک قرن تصرف پرتغالیها دوباره به ایران بازگشت.
در نوامبر ۱۹۰۶، ویلفرید مالِسون، افسر ادارهی اطلاعات ارتش بریتانیا، برای جمعآوری اطلاعات از سیملا در هند رهسپار خلیج فارس و منطقهای شد که مقامهای بریتانیایی «عربستان تُرکی» میخواندند (جنوب عراق کنونی، که در آن زمان بخشی از امپراتوری عثمانی بود.) در آن وقت بریتانیا قدرت امپریالیستی حاکم بر خلیج فارس بود و میخواست بفهمد در مناطق شمالی خلیج فارس که تحت سلطهی عثمانیها بود، چه خبر است. گزارش مالسون دربارهی این سفرتصویر جذابی از این منطقه در آن زمان ارائه میدهد.
بهناز میرزایی، پژوهشگر ایرانی-کانادایی، در بیست سال گذشته به تحقیق دربارهی ایرانیان آفریقاییتبار پرداخته و تاریخ نسبتاً ناشناختهی بردهداری در ایران را مطالعه کرده است.