.
و تو در آن روزی که خواهد آمد، پیراهن سرخ بر تن، رها کرده گیسوان سیاه در باد، با همهی شور زندگی در رنگ صدایت، و مزین به چشمانی بینهایت مهربان، آرام و زمزمهوار از من خواهی پرسید: بهراستی آنانکه در آن شب سیاه بر ما ستم کردند چه شدند و کجا هستند در این روز فیروز آزادی؟
.
حکایت غریبیست از نویسندهای مهاجر در سرزمینی غریب که وطناش هم برایاش بیگانه شده است؛ داستان زندگی پر فراز و نشیب تسلیمه نسرین، نویسندهی بنگلادشی، که اندیشههای جنجالیاش او را مجبور به ترک وطن کرد و اینک در دهلی نو به فعالیتهای خود ادامه میدهد.
.
چرا مناقشهی کنونی بر سر«پوشش زنان» نشانهی مردسالاری است؟ چرا میتوان بدن زن را میدان نبرد سنت و مدرنیته دانست؟ آیا پیروزی احتمالی نظام سرمایهداری در این مبارزه را باید به فال نیک گرفت؟