ریشهها و علل بیطرفی چیست؟ عوامل تعیینکنندهی زمانی و مکانی در این موضعگیری چه نقشی دارند؟ آیا بیطرفی همیشه یک موضع طبیعی است یا در مواردی جنبهی ریاکارانه دارد؟ چگونه میتوان این واکنش را در طیف گستردهای از رفتارهای فردی تا عرصههای کلان سیاسی تبیین کرد؟
حروف معنایی ندارند، مثل اعداد مفاهیمی مجردند که نمیتوانیم تجربهشان کنیم. با وجود این، اینها حروفِ رمزیِ زبانِ شخصیِ هوشمندزادهاند. زبان شخصی همان کیفیتی است که در مصاحبهی آخر به آن اشاره کرده بود: دست آخر همهی عکسها [و شما بخوانید همهی شعرها، داستانهای کوتاه، فیلمنامهها، مجسمهها و کارهای دستی، استیکرهای تلگرام و ...] باید یک مجموعه باشند: ا ل ف ب ا
«اوضاع چطوره؟»، «ای، بدک نیست»: در تعاملات روزمره، کلیشهها به ما اجازه میدهند بدون نیاز به پرسش و مقدمهچینی، زمینهی مشترکی برای گفتگو پیدا کنیم. کلیشهها مثل یک الگوریتم ذهنیِ مشترک هستند و ارتباط مؤثر را آسان و روابط اجتماعی را تقویت میکنند. با این وصف، باید ببینیم از چه زمانی استفاده از کلیشهها در روابط انسانی نوعی گناه تلقی شد و نشانهای از سادهلوحی و میانمایگی به شمار رفت؟