.
گفتگو با اولاوو دو کاروالیو میتواند نوعی تمرین خویشتنداری باشد. وقتی برای مصاحبه با او به خانهاش رفتم، پشت میزش نشسته بود، بیش از۱۰۰ پیپ و هزاران کتاب در کنار دستکم ۲۰ تفنگ روی قفسهها چیده شده بود. او با اخموتخم و چشمانی بهتزده به من سلام داد و بعد به نسخهی چاپشدهی یکی از مقالات اخیرم اشاره کرد و گفت: «این دیگه چه مزخرفیه؟» دومین دیدارمان اینطور شروع شد.