تب‌های اولیه

وسواس؛ بیماری فلج‌کننده یا کلید موفقیت؟

الیزابت اسووبودا

در حالی که بیشتر ما گرایش‌های از پیش تعیین شده‌ای به وسواس داریم، و بعضی بیش از دیگران چنین هستند، محیط فرهنگی کنونی ما این گرایش‌ها را تشویق می‌کند و شدت می‌بخشد. امروزه فرایند آموزش و پرورش، یعنی شیوه‌ی سیستماتیکی که ما وسواس را پاداش می‌دهیم و تقویت می‌کنیم، از دوران ابتدایی آغاز می‌شود.

دل بستن ز همه عالم به روی دوست

فرناز سیفی

هیچ چیز بیش از کمک به دیگری و دست یاری به سوی دوستان و نزدیکان، آدمی را خوشحال و راضی نمی‌کند. نه سال‌ها ورزش مدام، نه غذای سالم، نه پول و امکانات مادی فراوان، نه ساحل دریا و آفتاب و نخل‌های بلند، نه تن سالم، نه برنامه‌ریزی دقیق و مدرک تحصیلی خوب، نه شغل ایدئال آن‌قدر مهم و کلیدی نیست که «ارتباط انسانی» و کمک به هم‌نوع و گروه‌های دوستی.

پیش به سوی طوفان

جوزف ترونزو

پذیرش و تعهد درمانی به مردم کمک می‌کند تا انعطاف‌پذیری روانشناختی خود را پرورش دهند، به ویژه در رابطه با احساسات و هیجانات جسمانی، حتی اگر عذاب‌آور و دردناک باشند. نکته‌ی مهم این است که این کار باید فارغ از قضاوت صورت بگیرد، زیرا این کار به شما اجازه می‌دهد تا برای زندگی خود نه بر اساس کنترل یا اجتناب از ناراحتی یا دردی که آن را تجربه می‌کنید بلکه بر مبنای حرکت به سمت ارزش‌ها و آنچه برایتان ارزشمند و معنادار است، تصمیم بگیرید.

چرا طبقه‌بندی کودکان بر اساس استعداد و توانایی ایده‌ی بدی است

اُسکار هِدستروم

چندی سال پیش وزیر آموزش و پرورش بریتانیا خواست که طبقه‌بندی دانش‌آموزان بر اساس استعداد در مدارس اجباری شود. نخست‌وزیر بریتانیا هم پیشتر مدعی شد که والدین و آموزگارها از موفقیت و نتیجهبخش بودن این اقدام مطمئناند. آیا تحقیقات اخیر این ادعا را تأیید میکند؟ داشتن شاگردانی با توانایی‌ها و استعدادهای مختلف در محیط آموزشیِ گروهی چه فوائدی دارد؟

در نکوهش تعصب و پیش‌داوری

نیل گراس

جنیفر ابرهارت استاد روان‌شناسی در دانشگاه استنفورد، در کتاب تازه‌اش که به طور غیرمترقبه‌ای ژرف‌اندیشانه است به مرورِ پژوهش‌های جدید درباره‌ی کلیشه‌ها و سوگیری‌های ادراکی، به‌ویژه سوگیریِ نژادی در نظام عدالت کیفری، می‌پردازد.

رویکرد فلسفی به کارهای روزمره می‌تواند هویت واقعیِ ما را نشان دهد

الیاس آنتیلا

عادت‌ها را باید چیزی بیش از امور عادیِ محض، تمایلات و رفتارهای خاص بدانیم. آن‌ها دربرگیرنده‌ی هویت‌ها و اخلاق اجتماعی ما هستند؛ آن‌ها به ما یاد می‌دهند که چگونه بر اساس ایمان و باورهای خود عمل کنیم؛ اگر هیوم را برحق بدانیم، عادت‌ها دست‌کم جهان را یکپارچه می‌کنند.

در دفاع از همدلی

الیزابت سیگال

همدلی، شریک احساسات شخص دیگری شدن و در نتیجه به فکر او بودن و غم او را خوردن، در جامعه‌ی ما معمولاً نوعی فضیلت به شمار می‌رود. سی دانیل باتسون، روان‌شناس نامداری که درباره‌ی همدلی پژوهش می‌کند، خاطرنشان می‌سازد که هرچند تعاریف گوناگونی از همدلی ارائه شده اما همگی در این مورد توافق‌ دارند که همدلی فرایند تجربه کردن و فهمیدن احساسات دیگران است.

آیا هوشیاری نبردی بین باورها و ادراکات است؟

هاکوان لائو

تصور کنید در یک نمایش شعبده‌بازی‌ حضور دارید و ناگهان شعبده‌باز غیب می‌شود. بی‌شک شما می‌دانید که این فرد احتمالاً در جایی پنهان شده است. با این حال، هنوز این‌طور به نظر می‌رسد که او ناپدید شده است. حکم منطق هرچه که باشد، نمی‌توان با استدلال این نمود را انکار کرد. چرا تجربه‌ی هوشیار ما این اندازه سرسخت است؟