حجاب برای زنانی که اغلب از کودکی چادر و روسری به سر کردهاند، نه تنها نوعی پوشش بلکه یکی از مهمترین بخشهای هویتشان است. حتی اگر خودشان، این هویت را به رسمیت نشناسند، دیگران از دوست و همکلاسی و همسایه تا خانواده و حکومت آنها را با این هویت تعریف میکنند و بهراحتی زیر بار تغییرش نمیروند.
هرچند گفتگو با این ۱۴ نفر نمیتواند تصویر کاملی از تجربهی زنان ایرانی در مورد حجاب ارائه کند، اما کوشیدهام با نشستن پای صحبت زنان بلوچ، ترک، همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنسجندری که در شهرهای مختلف ایران، از قم و اصفهان و تهران تا اهواز و تبریز و زاهدان، زندگی کردهاند، بخش کوچکی از تجربههای کمتر شنیدهشده را ثبت کنم.
از چهارده زنِ ۲۶ تا ۷۸سالهای که با آنها مصاحبه کردم، دو نفرشان چادری هستند؛ یک نفر دیگر قبلاً چادر به سر میکرده است و حالا با حفظ اعتقاد به حجاب، فقط روسری به سر میکند؛ شش نفر از آنها قبلاً چادری بودهاند اما اکنون حجاب ندارند؛ یک نفر از این پنج نفر هنوز در برخی جمعهای خانوادگی روسری به سر میکند؛ پنج نفر دیگر نیز که از خانوادههای سکولار آمدهاند، چالشهایشان با حجاب از زمان ورود به جامعه شروع شده است. یکی از این پنج نفر در دورهی کوتاهی حجاب بر سر میکرد.
مواجهه با ویروسی همهگیر، که تجربهای ناآشنا برای بیشتر مردم دنیا بود، زندگی ما و نگاهمان به جهان و آینده را چگونه تغییر داده است؟ لیلی نیکونظر، که روزنامهنگار آزاد و دانشجوی دکترا در مطالعات فرهنگیست در یک سلسله پادکست دربارهی ثأثیرات عمومی کرونا بر زندگی امروز ما با اهل تخصص گفتگو کرده است.
در بخش دوم از مجموعه پادکستِ «یک متر و نیم» محیا استوار، استاد مدیریتِ سیستمهای اطلاعاتی در مدرسهی بازرگانیِ پاریس، از فرصتها و چالشهای آموزش از راه دور میگوید.