مروری بر زندگی هدی شعراوی، مدافع حقوق زنان در مصر
نهال تابش
هدی شعراوی، فعال سیاسی و فمینیست مصری، را بیشتر با حرکت جسورانه و نافرمانی مدنیاش به یاد میآورند: برداشتن حجاب و روبنده در ایستگاه قطار قاهره در سال ۱۹۲۳.
هدی شعراوی، فعال سیاسی و فمینیست مصری، را بیشتر با حرکت جسورانه و نافرمانی مدنیاش به یاد میآورند: برداشتن حجاب و روبنده در ایستگاه قطار قاهره در سال ۱۹۲۳.
آیا زن و مرد ذاتاً متفاوتاند، و آیا نقشهای اجتماعیِ تعیینشده برای آنها پیامد منطقیِ این تفاوتهاست؟ انجلا ساینی، روزنامهنگار علمی، کتاب هیجانانگیزِ خود دربارهی مردسالاری را با این سخنِ دلنشین آغاز میکند که مردسالاری نه تغییرناپذیر است، نه اجتنابناپذیر و نه تزلزلناپذیر.
در بحبوحهی جنگ جهانی دوم، ستوان کورت روبر، کشیش و پزشک ارتش آلمان در استالینگراد، تصویری از حضرت مریم و فرزندش عیسی مسیح را نقاشی کرد و به دیوار گِلیِ سنگرِ زیرزمینی آویخت. در اوج منازعات و مصائبی که بارها و بارها در تاریخ بشر رخ داده (و هنوز هم رخ میدهد)، مردم همیشه این احتمالات را در نظر مجسّم کردهاند: روشنایی، زندگی و عشق.
«... دارم کاری روی شاهنامه میکنم که اسمش را گذاشتهام "شاهنامهی منثور" که ظاهراً خلق دوبارهی شاهنامه به اضافهی اساطیر ماقبل اسلام خواهد بود. کار به نثر کهن است که البته دستوپای آدم را میبندد. قالب نقالی گرفتهام و راوی البته زال است در قفس که هر روز چیزهایی میگوید. شنوندگان کودکانند و سربازان و سرهنگان دربار، بهمن اسفندیار و نیز دخترش هما. آنها میخواهند که قصهی بیژن و منیژه و مثلاً کیومرث را بگوید و زال میخواهد از مرگ رستم بگوید و زنده بر دارکردن فرامرز.»
توجه به شکلهای مختلف تبعیض و درهمتنیدگی آنها و شنیدهشدن صدای اقلیتهای بهحاشیهراندهشده از مهمترین دستاوردهای خیزش «زن، زندگی، آزادی» بوده است.
عجب روزی بود! یادم است که جملهای شبیه به این را در تلگرام خواندم: لحظهی تیرخوردن غزاله چلابی... این ویدئو فقط سیوچند ثانیه بود. در ثانیههای نخست مدام در تاریکی دنبال غزالهی زیبا میگشتم.
نزدیک به شش دهه از آغاز تولید خودرو در ایران گذشته است و ایرانخودرو و سایپا، که بازماندهی شرکتهای مصادرهشده بعد از انقلاب هستند، از جایشان تکان نخوردهاند. بهرغم پیشرفت صنعت خودرو در جهان در نیمقرن گذشته، شرکتهای ایرانی همچنان به همان شیوهی قدیمی فعالیت میکنند.
شواهد فزاینده در حوزههای روانشناسی و عصبپژوهی حاکی از آن است که اَعمال محبتآمیز سلامت ذهنی را تقویت میکند، تندرستیِ جسمانی را بهبود میبخشد و حتی طول عمر را افزایش میدهد. محبت نه تنها برای طرف مقابل بلکه برای خود فردِ مهربان هم مفید است.
پلوخیِ ۶۵ ساله محضری دلنشین دارد: آرام، وسیعالنظر، کمی شوخطبع، و کمادعاست؛ دقیقاً همان چیزی که از یک استاد تاریخ انتظار دارید و میخواهید. اما آخرین اثر او هیچ شباهتی به تاریخنگاریهای سنتی ندارد.
نگاهی به زندگی و کار آلهنوش طریان فیزیکدان و ستارهشناس ارمنیتبار ایرانی که به بانوی اختر فیزیک ایران مشهور بود.
در هوای خنکِ صبحِ یکی از روزهای سال ۱۹۸۰، وینی ماندلا برای دیدار با همسرش به روبن آیلند رفت. نلسون ماندلا از سال ۱۹۶۴ در آنجا زندانی بود. سالها بود که فقط هر شش ماه یک بار یک نفر اجازه داشت که به دیدار ماندلا برود.
این گفتگو که حدود ده سال پیش در پاریس با زندهیاد دکتر ناصر پاکدامن صورت گرفته بخشی از گفتگوهای آسو با صاحبنظران ایرانی دربارهی بهائیستیزی در ایران است. دکتر پاکدامن، اقتصاددان و پژوهشگر علوم اجتماعی، از روشنفکران مبارز ایران، در روز سوم اردیبهشت ۱۴۰۲ در پاریس درگذشت.
تصویر بنجامین فرنتز در فیلمهای مستند «حسابدار آشویتس»، «تعقیب کیفریِ شر» و «ما اکنون نخواهیم مُرد»، کالنقش فیالحجر در خاطرم نقش بسته است. چندی قبل هنگام گوش سپردن به سخنان او در مستند «تاوان»، سرودهای از ماریو بِنِدِتی، شاعر اروگوئهای، به ذهنم خطور کرد: «چه خوش است آنکه دانم/که تو در میانِ مایی».
در سال گذشته، حجم تجارت خارجیِ ایران، به استثنای نفت، به حدود ۱۱۳ میلیارد دلار رسید. بیش از ۳۰ میلیارد دلار از این مبادلات تجاری، سهم چین بود که بزرگترین شریک تجاریِ ایران است.
برای اوکراینیها آزادی مهمتر از ثبات است. برای روسها عکس این موضوع صادق است. اوکراینیها در هر دور از انتخابات رئیسجمهورشان را عوض میکنند. روسها تزارشان را تا زمان مرگ سرِ کار نگاه میدارند.
حالا بهخوبی میدانیم که اینترنت انسانها را به هم وصل میکند، اما لزوماً همدلی پدید نمیآورد. بهقول ایان لزلی، روزنامهنگار و نویسندهی بریتانیایی: «اینترنت، در بدترین حالت، مثل دستگاه عظیم تولید نفرتِ متقابل میماند.»
تمایزگذاری سنی امری قراردادی و دلخواهانه است. ما نمیدانیم پیری چهوقت آغاز میشود؛ درست همانطور که نمیدانیم ثروتمندبودن از کجا آغاز میشود. در همهی جوامع، در جبههی میان جوانی و سالخوردگی جنگ برقرار است. طبقهبندی بر حسب سن همواره به معنای ایجاد محدودیت و ایجاد نظمی است که هر کس باید جای خود را در آن بشناسد
جوانان مسلمان از یک سو در معرض سوءتفاهمهای فراگیر و بازنماییهای ناخواسته هستند و از دیگر سو، در تلاش برای یافتن موقعیتهای شایسته برای زیستن. از یک سو در غرب آنها را تروریستهای بالقوه میبینند و از سوی دیگر، حاکمان اقتدارگرای کشورهایشان آنها را «آیندهسازان» میخوانند در حالی که برای اکثریت آنها هیچ روزنهای برای داشتن زندگیای دلخواه و سازنده باقی نمیگذارند.
انقلاب ابتدا در ذهنها رخ میدهد. نقشههای شناختی جدیدی که میسازیم باعث میشود چشماندازهای جدیدی به جهان داشته باشیم. عجیب نیست که نسل جدید مصر بود که مردم را به انقلاب فراخواند چون آنها تنها کسانی بودند که توانستند در فضایی دور از مدارس، و با استفاده از منابع غیررسمی بهویژه اینترنت از نظام قدیم بگسلند.
جمالزاده در کتابِ خُلقیات ما ایرانیان در باب حَسَناتِ اخلاقِ ایرانیان، و بهویژه معایبشان، از منظر تاریخی و اجتماعی، چنانکه شیوهی ادبای زمانهاش بود، با شاهد مثالها و نمونههای گزینشیِ گواهانِ خود بحث میکند، گواهانی که بهویژه آنگاه که غیرایرانیاند ذِمّهی خود را از عیوبی که به ایرانیان نسبت میدهند بری میدانند و این خود را پسندیدنِ آنها جای عَجَب است.
بخش بزرگی از نیروی کار در بازار امروز را میتوان «بیثباتکاران» نامید. جوانانی که از امنیت بازار کار محروم هستند، از وضعیت لرزان خود سرخوردهاند، و این باعث میشود اغلب عصبانی و خشمگین باشند. وضع متزلزلشان به آنها اجازه نمیدهد شبکهی معناداری از روابط قابل اعتماد برقرار کنند و این بر سرخوردگی و خشمشان میافزاید.