پائولا رگو، تصویرگر سایهها
پائولا رگو یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان فیگوراتیو قرن بیستم است. آثار او را به علت کاوش عمیق و سرسختانه در مسائل مربوط به جنسیت، شورش و قدرت تحسین کردهاند. تواناییِ او در ترسیم تابوها و واقعیتهای آزارنده چشمگیر است.
سرنخ بسیاری از آثار رگو را میتوان در زندگیِ شخصی و اجتماعیِ او یافت. او در سال ۱۹۳۵، سه سال پس از بهقدرت رسیدن آنتونیو د اولیویرا سالازار در لیسبون، پایتخت پرتغال، بهدنیا آمد. سالازار در دوران ۴۸ سالهی حکومتِ خود آزادیهای سیاسی و اجتماعی را سرکوب کرد، فقر و شکاف طبقاتی را افزایش داد، راهِ دستیابیِ زنان به برابری را مسدود کرد و برای حفظ مستعمرههای پرتغال در آفریقا به خشونتی خونین متوسل شد.
مواضع ضد فاشیستیِ والدینِ پائولا بر او تأثیر گذاشت و حساسیت به بیعدالتی و خشونت، بهویژه علیه زنان، را در او پرورش داد. توسل حکومتِ سالازار به شکنجهی سیستماتیک و بازداشت بدون محاکمه اضطراب و خشمی را در پائولا پدید آورد که بعدها به انرژیِ درونیِ آثار او تبدیل شد.
او از همان اولین کارهایش خود را بهعنوان منتقد جسورِ بیعدالتیِ اجتماعی معرفی کرد. در ۱۵ سالگی، نقاشیِ «بازجویی» را خلق کرد که حاکی از نگرش او به شکنجه است. در سال ۱۹۶۰، در حالی که هنوز در پرتغال زندگی میکرد، نقاشیِ «سالازار در حال استفراغ وطن» را کشید. آیا او از مجازات نمیترسید؟ خودش پاسخ میدهد: «نه، نمیترسیدم. نمیدانم چرا، اما نمیترسیدم.» در عین حال، او خاصبودنِ خودش را هم رد میکند: «خلق هر تصویری شجاعت میخواهد. همهی هنرمندان شجاع هستند.»
زیاد نیستند هنرمندانی همچون رگو که طی چند دهه بهطور مستمر زنان را به شیوهای درونی، پرشور و پیچیده ترسیم کرده باشند. او همچنین به استفاده از داستان و افسانه بهعنوان منبع الهام آثارش شهرت دارد.
نقاشی برای تغییر
در ژوئن ۱۹۹۸ همهپرسیای برای پایان دادن به سقط جنین غیرقانونی برگزار شد. اما این همهپرسی به علت مشارکت بسیار اندکِ مردم شکست خورد. پائولا رگو که از شیوهی برگزاریِ همهپرسی و عدم استقبال از آن خشمگین شده بود، شروع به کار بر روی مجموعهای از ده پاستلِ بدون عنوان کرد که اکنون به «مجموعهی سقط جنین» شهرت دارد. در این آثار زنانی را میبینیم که در میان اشیاء خانگی، که توجه ما را به کمبود تجهیزات پزشکی جلب میکند، با پاهای باز چمباتمه زدهاند. آثاری که رگو طی شش ماه خلق کرد تصویری بیرحم اما صادقانه از سقط جنینهای خیابانی ارائه میکند.
پائولا رگو دربارهی تجربهی سقط جنین خودش هم صحبت کرد. او نشان داد که چگونه قوانین بهطور نامتناسبی بر زنان فقیرتر در پرتغال تأثیر میگذارد: «اگر ثروتمند باشید، پیدا کردن راهی امن برای سقط جنین آسانتر است. معمولاً با سفر به کشوری دیگر… اما زنان فقیر قصابی میشوند.»
مجموعهی «سقط جنین» تأثیر چشمگیری داشت و در روزنامههای گوناگون پرتغالی چاپ شد. این مجموعه بر افکار عمومی تأثیر گذاشت. در سال ۲۰۰۲، پائولا رگو پس از برگزاریِ دادگاه حق سقط جنین قانونی که جنجالهایی را در کشور برانگیخت، بیانیهای عمومی منتشر کرد و توضیح داد که چه چیزی او را به بررسیِ این موضوع از طریق آثارش برانگیخت: «این مجموعه زادهی خشمم بود... باور نکردنی است که زنانی که سقط جنین میکنند، مجرم شناخته میشوند. این من را به یاد گذشته میاندازد... رنجی که سقط جنین بر هر زنی تحمیل میکند بیش از حد زیاد است. من نمیتوانم هیچگونه سرزنشی را در رابطه با این کار تحمل کنم.»
مجموعهی «سقط جنین» چنان قدرتمند بود که به یکی از عوامل تأثیرگذار بر نتیجهی دومین همهپرسی دربارهی حق سقط جنین در سال ۲۰۰۷ تبدیل شد، همهپرسیای که به قانونیشدن سقط جنین در پرتغال انجامید.
النا کریپا، برگزارکنندهی نمایشگاه پائولا رگو در موزهی تیت لندن، میگوید: «پائولا شما را به مکانهای ناراحتکنندهای میبرد، جایی که یونگ آن را سایه مینامید. این مناطق تابو هستند، جایی که عشق و ظلم یکدیگر را لمس میکنند و انگیزهها و ترسهای ما زندهاند. قبل از او، تصویری برای این تجربیاتِ زنان وجود نداشت. این مرزهای نامشخص دقیقاً همان جایی است که او دوست دارد ما را در آن قرار دهد... با این حال، آنها با شفقتی بینهایت ترسیم شدهاند. او ما را به آن سفرِ همدلی میبرد.» همین سخن را میتوان در مورد نقاشی «قاچاق انسان»، سهگانهی «محموله انسانی» و طراحیهای او از ختنهی زنان هم گفت.
خودش گفته است: «من میکوشم تا برای زنان عدالت بهدست بیاورم... حداقل در تصاویر...».
او در سال ۲۰۲۲ در حالی که دست از آفرینش برنداشته بود، درگذشت.