در سال 2020، وبسایت زوجیابیِ OkCupid از ۵ میلیون نفری که در سراسر جهان دنبال انیس و مونس بودند، پرسید: «آیا میتوانید با کسی معاشرت کنید که عقاید سیاسیِ سفتوسختی متضاد با شما دارد؟» 60 درصد پاسخ منفی دادند، رقمی که ۷ درصد بیشتر از سال قبل بود.
چگونه میتوان جذابیت چنین نظریههای توطئهی بیپایهواساسی را توضیح داد؟ توضیحات کلاسیک روانشناسی بر احساسات منفی تمرکز میکنند: وقتی افراد اضطراب دارند، یا قادر به کنترل وضعیت نیستند یا نامطمئناند، بیشتر مستعد پذیرش روایتهای توطئهآمیزند. به همین ترتیب، در هنگام بحران اجتماعی، توطئهباوری جذابیت پیدا میکند و میان گروههایی که ظلم ساختاری را تجربه کردهاند، رایجتر است. اما تحقیقات نشان میدهد که عامل تقویت نظریههای توطئه احساسات منفی نیستند. این احتمال نیز وجود دارد که مردم نظریههای توطئه را سرگرمکننده مییابند و به نظر میرسد که هر چه این نظریهها سرگرمکنندهتر باشد، بیشتر احتمال دارد که به آنها باور داشته باشند.
کتابهای بیشماری به بررسی شیوههای متعدد بروز پیشداوری پرداختهاند. آموزش کثرت و تنوع به اقدام مهم و بزرگی تبدیل شده است. اما غلبه بر پیشداوری همچنان بهشدت دشوار است. دورههای درسی پیشداوری «ناخودآگاه» یا «ضمنی» ممکن است مفید باشد، اما این دورهها توضیح نمیدهند که پیشداوریها از کجا نشئت میگیرند، و ضرورتاً آنها را از میان برنمیدارند.
هرگاه به کسی میگویم که مرکزی را اداره میکنم که فلسفه را به زندگی کودکان میآورد، بیشتر اوقات با حیرت و شگفتی او مواجه میشوم، و گاه با شکاکیت و ناباوری آشکار. کودکان چطور ممکن است مشغول فلسفه شوند؟ برایشان بیش از حد دشوار نیست؟ سعی میکنی چه کنی، به بچههای کودکستانی کانت درس میدهی؟ یا، با کمی بدگمانی بیشتر، چه نوع فلسفهای به آنها یاد میدهی؟
هدف از این مقاله این است که به مردم عادی کمک کند که وقتی عزیزان و دوستانشان گرفتار افسردگی مزمن میشوند و به فکر خودکشی میافتند، پیش از آن که از کمک تخصصی بهرهمند شوند، و حتی در طول مداوا، به حرفهای آنها گوش دهند و از آنها حمایت کنند.
در محلهی تسوروهاشی در اوزاکا در ژاپن، یک دختر 14 ساله سرگرم سخنرانی است و خطاب به جمعیت میگوید از کُرهایها به شدت متنفر است و دوست دارد که آنها را به قتل برساند. در میانمار، یکی از کاربران فیسبوک بنگالیها را سگهایی میخواند که کمر به نابودی میانمار و میانماریها بستهاند.