سی روشنفکر نامدار: اروپا در خطر است
sven-giegold.de
ایدهی اروپای واحد در خطر است.
توهین و انتقاد از هر کرانه روانه است و مردم فوجفوج از این آرمان روی میگردانند.
فریاد میکشند، «"اروپاسازی" بس است!» بیایید دوباره با «روح و روان ملیِ» خود مرتبط شویم! بیایید «هویت ازدسترفته»ی خود را بازیابیم! همهی قوای پوپولیستی که سراسر این قاره را فراگرفتهاند چنین خواستهای دارند. برای آنها مهم نیست که «روح و روان» و «هویت»، مفاهیمی انتزاعی است که اغلب تنها در فکر و خیال عوامفریبان وجود دارد.
پیامبران دروغینِ سرمست از بادهی نفرت که از قرار گرفتن در کانون توجه دچار هذیان شدهاند به اروپا حمله میکنند. دو متحد بزرگی که در قرن گذشته دو بار اروپا را از خودکشی نجات دادند آن را به حالِ خود رها کردهاند؛ یکی در آن سوی کانال مانش ]بریتانیا[ و دیگری در آن طرف اقیانوس اطلس ]آمریکا[. اروپا نسبت به دخالت بیجای وقیحانه و فزایندهی شخص ساکن کرملین ]پوتین[ آسیبپذیر است. ایدهی اروپا در برابر چشمان ما در حال نابودی است.
انتخابات پارلمانیِ اروپا در ماه مه در چنین جوّ مسمومی برگزار خواهد شد. اگر تغییری رخ ندهد، اگر چیزی این موج خیزان، سهمگین و بیامان را برنگرداند، اگر روحیهی جدید مقاومت نمایان نشود، این انتخابات مصیبتبارترین انتخاباتی خواهد بود که دیدهایم. در این صورت، ویرانگران پیروز خواهند شد. و آنان که هنوز به میراث اراسموس، دانته، گوته و کامِنیوس باور دارند جز شکستی ننگین به ارمغان نخواهند برد. سیاست نفرت از عقل و فرهنگ فاتح خواهد شد. بیگانههراسی و یهودستیزی گسترش خواهد یافت. فاجعه گریبانگیرمان خواهد شد.
ما امضاءکنندگان این نامه از جمله کسانی هستیم که به این فاجعهی ازدورپیدا تن در نمیدهیم.
فکر میکردیم که اروپا خودش متحد خواهد شد، و لازم نیست که برایش بجنگیم یا بکوشیم. به خود میگفتیم که این «مسیر تاریخ» است.
ما خود را در زمرهی میهندوستان اروپایی میدانیم (گروهی پرشمارتر از آنچه معمولاً تصور میشود اما اغلب بیش از حد آرام و بردبار) که میدانند چه چیزی در معرض خطر است. سه ربعِ قرن پس از شکست فاشیسم و 30 سال بعد از سقوط دیوار برلین، نبرد جدیدی بر سر تمدن درگرفته است.
ما به ایدهی بزرگی که به ارث بردهایم ایمان داریم، و عقیده داریم که این ایده آنقدر نیرومند بوده که مردم اروپا را ارتقاء داده و از چنگ گذشتهی خصومتآمیز خود رهانیده است. ما عقیده داریم که امروز هم این ایده آنقدر قدرتمند هست که نشانههای جدید تمامیتگرایی را از ما دور کند، نشانههایی که از تکرار سیهروزیِ اعصار تاریک خبر میدهند. خطر چنان شدید است که نباید از تلاش بازایستاد.
به همین دلیل، از شما دعوت میکنیم که به این موج جدید بپیوندید.
به همین دلیل، در آستانهی انتخابات شما را به عمل فرامیخوانیم، انتخاباتی که نمیخواهیم آن را به گورکنان ایدهی اروپا واگذاریم.
به همین دلیل، از شما میخواهیم که یک بار دیگر مشعل اروپایی را به دست گیرید که، به رغم خطاها، اشتباهات و ترس گاهوبیگاهش، همچنان سرمشق همهی زنان و مردان آزادهی جهان است.
نسل ما اشتباه میکرد. همچون پیروان گاریبالدی در قرن نوزدهم، که شعار میدادند «ایتالیا خودش خودش را خواهد ساخت»، ما فکر میکردیم که اروپا خودش متحد خواهد شد، و لازم نیست که برایش بجنگیم یا بکوشیم. به خود میگفتیم که این «مسیر تاریخ» است.
باید به کلی از این عقیدهی قدیمی دست برداریم. چارهای نداریم. اکنون باید در دفاع از ایدهی اروپا بجنگیم و گرنه با چشم خود شاهد نابودی آن به دست پوپولیسم خواهیم بود.
در واکنش به هجوم ملیگرایی و هویتطلبی، باید روحیهی کنشگری را بازیابیم یا به سلطهی نفرت و بیزاری تن در دهیم. باید فوراً زنگ خطر را علیه ویرانگران روح و روان به صدا درآوریم، همانهایی که از پاریس تا رم، و در بارسلون، بوداپست، درسدن، وین و ورشو، میخواهند آزادیهای ما را به آتش بکشند.
این شکست عجیب و غریب محتمل «اروپا»، این بحران جدید وجدان اروپا که میتواند هر آنچه را که مایهی عظمت، آبرو و شکوفاییِ جوامع ما بوده نابود کند، بزرگترین چالشی است که از دههی 1930 با آن روبهرو بودهایم: چالشی در برابر لیبرال دموکراسی و ارزشهای آن.
برگردان: عرفان ثابتی
میلان کوندرا، اورهان پاموک، الفریده یلینک و سلمان رشدی رماننویس هستند. برنارد-آنری لوی فیلسوف است. دیگر امضاءکنندگان این نامه عبارتاند از واسیلیس اَلِکساکیس (آتن)، سوتلانا اَلِکسیویچ (مینسک)، ان اَپِلباوم (ورشو)، یِنس کریستیان گروندال (کپنهاگ)، دیوید گروسمن (اورشلیم)، اَگنس هِلِر (بوداپست)، اسماعیل کاداره (تیرانا)، گیورگی کُنراد (دِبرِزِن)، آنتونیو لوبو آنتونِش (لیسبون)، کلودیو ماگریس (تریسته)، یان مکیواِن (لندن)، آدام میچنیک (ورشو)، هرتا مولر (برلین)، لودمیلا اولیتسکایا (مسکو)، راب ریمِن (آمستردام)، فرناندو ساباتِر (سن سباستیَن)، روبرتو ساویانو (ناپل)، ائوجِنیو اسکالفاری (رم)، سایمون شاما (لندن)، پیتر اشنایدر (برلین)، عبدالله سِدران (سارایوو)، لیلا سلیمانی (پاریس)، کُلُم توبین (دابلین)، ماریو وارگاس یوسا (مادرید)، آدام زاگایفِسکی (کراکُف). آنچه خواندید برگردان این نوشتهی آنها با عنوان اصلی زیر است:
Bernard-Henri Levy, Milan Kundera, Salman Rushdie, Elfriede Jelinek, Orhan Pamuk and 25 others, ‘Fight for Europe-or the wreckers will destroy it’, The Guardian, 25 January 2019.