اولگا توکارچوک: ادبیات باید تأملبرانگیز باشد
brmf24
اولگا توکارچوک نه تنها نویسندهای نامدار بلکه فعالی سیاسی است و به دفاع از حقوق زنان و اقلیتهای جنسی شهرت دارد. آنچه در ادامه میخوانید برگردان گزیدههایی از گفتوگوی دویچهوِله با این برندهی نوبل ادبیات است.
دویچهوله: وقتی پنجشنبه در پوتسدام سوار اتوموبیل شدید، اولگا توکارچوک بودید، نویسنده...
اولگا توکارچوک:..سرگرم معرفی کتاب جدیدم در آلمان بودم. وقتی در مقصد بعدی، بیلِفِلد، از اتوموبیل پیاده شدم، برندهی جایزهی نوبل بودم! راستش را بگویم، هنوز هم باور نمیکنم که برندهی جایزهی نوبل شدهام. نمیتوانم اسمم را کنار این عنوان جدید تصور کنم.
دویچهوله: جایزهی نوبل برای کتاب «پروازها» به شما اهدا شد، کتابی که در آن میگویید زبان قویترین عضلهی انسان است. آیا احساس میکنید که زبانتان با دولت فعلیِ لهستان در تعارض است؟ برای مثال، پیوتر گِلینسکی، وزیر فرهنگ لهستان، گفته است که حالا قطعاً باید بعضی از کتابهای شما، از جمله «نوشتههای مذهبی یعقوب»، را تا آخر بخواند.
توکارچوک: گفته این کتاب را تا آخر میخواند؟ خبر خوبی است. کتابهای من «سیاسی» نیستند. من در آثارم مطالبات سیاسی را مطرح نمیکنم. عملاً زندگی را توصیف میکنم. اما وقتی به زندگی انسان نگاه میکنیم، میبینیم که سیاست در همهجا رخنه کرده است.
کتاب «با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن» در واقع داستان جنون بانوی سالخوردهای است که نمیتواند کشتار حیوانات را تحمل کند. اما با اوضاع جدیدی که در لهستان به وجود آمده، این کتاب کاملاً سیاسی شده است. من نمیخواستم کتابی سیاسی بنویسم. قرار نبود که این کتاب سیاسی باشد.
من کتاب مینویسم تا به مردم بفهمانم که آنچه بدیهی میپندارند آنقدرها هم بدیهی نیست، تا بتوانند از زاویهی متفاوتی به مسئلهی پیشپاافتادهای بنگرند و ناگهان به سطوح و معانی دیگری پیبرند.
من کتاب مینویسم تا ذهن مردم را باز کنم، تا دیدگاههای جدیدی را ارائه دهم، تا به مردم بفهمانم که آنچه بدیهی میپندارند آنقدرها هم بدیهی نیست، تا بتوانند از زاویهی متفاوتی به مسئلهی پیشپاافتادهای بنگرند و ناگهان به سطوح و معانی دیگری پیبرند. هدف ادبیات همین است ــ تا بتوانیم وسعتنظر پیدا کنیم و زندگی خود و اتفاقاتی را که برایمان رخ میدهد تفسیر کنیم.
دویچهوله: برای مثال، شاید فکر کنیم که شخصیت اصلی رمان «با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن» ــ که برای دفاع از حیوانات آدم میکشد و جنایت میکند ــ مجرم نیست.
توکارچوک: بله، قطعاً، او مسلماً مجرم است.
دویچهوله: وقتی دیدم که او در برابر چه چیزی قد عَلَم کرده است برایم مشکل بود که مجرم بودنش را بپذیرم.
توکارچوک: این سبکِ داستانگوییِ من است. من خواننده را به شک میاندازم. هدف ادبیات همین است: تحریک کردن، شک برانگیختن، سخن گفتن دربارهی امورغیربدیهی. قرار است که ادبیات تأملبرانگیز باشد.
دویچهوله: باید جایزهی نوبل میبردید تا وزیر فرهنگ لهستان تصمیم بگیرد که کتابهایتان را تا آخر بخواند. آیا حاضرید با گلینسکی دیدار کنید؟
توکارچوک: البته! خیلی نگران نبودم که نمیتواند کتابهایم را بخواند. میدانم که آثارم به درد همه نمیخورد. به خلقوخوی آدمها، ذوق ادبی و بعضی از عادتها بستگی دارد. بنابراین، اصرار نمیکنم که همه کتابهایم را بخوانند.
دویچهوله: دربارهی اوضاع دنیا چه نظری دارید؟
توکارچوک: دنیا دو شقه شده است. بعضیها فکر میکنند که بهترین کار این است که به عقب برگردیم و بکوشیم تا ارزشهای قدیمی یعنی سنت را احیا کنیم. دیگران میگویند: نه، این کافی نیست! باید به نحوی دنیا را تغییر دهیم. نظم کهن جهانی کرهی زمین را ویران کرد، تبعیض را رواج داد، و نابرابریهایی گوناگونی را به وجود آورد. و حالا داریم به دنبال پاسخی میگردیم.
اما نویسنده با این پرسش کاری ندارد. بهتر است از پاپ یا فیلسوفان بزرگ سؤال کنید. من داستان میگویم و میکوشم این کار را صادقانه انجام دهم تا مردم علاقهمند شوند و لذت ببرند. اما از همه مهمتر این که میخواهم خوانندگان آثارم وسعت نظر بیابند، بیتاب و بیقرار شوند و به آنچه پیش از این بدیهی میپنداشتهاند شک کنند.
برگردان: عرفان ثابتی
میخال گوستکیویچ روزنامهنگار لهستانی است. آنچه خواندید برگردان گزیدههایی از این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:
Michal Gostkiewicz, ‘Olga Tokarczuk: Literature is meant to provoke thought’, DW, 11 October 2019.