تاریخ انتشار: 
1403/03/25

چگونه می‌توان از چرخه‌ی خشونت در خاورمیانه رهایی یافت؟

گابریله ریفکیند

در کتاب جدیدِ جاناتان گلاور، درباره‌ی ماهیتِ ظاهراً بغرنج منازعه‌ی اسرائیل و فلسطین، نقل‌قولی از جورج اورول در مورد جنگ داخلیِ اسپانیا به چشم می‌خورد: «همه‌، بی‌آنکه هرگز اسناد و مدارک را بررسی کنند، عقیده دارند که دشمن مرتکب جنایت شده است و جنایت‌های طرفِ خودی را باور ندارند.»

این حرف را می‌توان امروز هم بر زبان راند، در دوران تفکر دوقطبی و فشار برای جانبداری از یکی از دو طرف، در زمانه‌ای که تأکید مردم بر بعضی واقعیت‌ها ]و بی‌اعتنایی به دیگر واقعیت‌ها[ می‌تواند حاکی از تمایلاتِ سیاسی‌شان باشد. گلاور بخش عمده‌ی این کتاب را پیش از اتفاقات هولناکِ اخیر نوشته است اما در پیش‌گفتار به این رویدادها نیز اشاره می‌کند. این کتاب به‌شدت به اوضاع کنونی ربط دارد. ما در گذشته بارها و بارها شاهد این چرخه‌های غم‌انگیزِ خشونت بوده‌ایم؛ امروز این چرخه‌ها در ابعادی هولناک‌تر ادامه دارند. گلاور فیلسوف و نویسنده‌ی کتاب انسانیت: تاریخ اخلاقیِ قرن بیستم است، کتابی که نگارشِ آن ده سال طول کشید و او را به بررسیِ دقیقِ اقدامات وحشیانه‌ی انسان و پرسش‌های اخلاقیِ پیرامونِ آن‌ واداشت.

به نظر گلاور، راه رهایی از چرخه‌های خشونت، ترویج گفت‌وگو به شکل‌های گوناگون است. او با وام گرفتنِ اصطلاح «مکالمه‌ی بشر» از مایکل اوکشات، نسبت به نوعی تعاملِ عاری از «تهدید یا دیگر انواع زورگویی» ابراز امیدواری می‌کند. او به آشتی در آفریقای جنوبی و برقراریِ صلح در ایرلند شمالی اشاره می‌کند اما می‌گوید که «مکالمه» می‌تواند شکل‌های گوناگونی داشته باشد؛ اعتراض خشونت‌پرهیز نیز می‌تواند همچون تعاملِ فرهنگی، نظیر ارکستر دیوان غربی-شرقیِ دانیل برنبویم و ادوارد سعید، نوعی ارتباط باشد. مهم این است که مکالمه سدهای «انکار» را در هم بشکند ــ یعنی بپذیریم که «طرفِ "ما" هم مثل طرفِ مقابل مرتکب کارهای هولناکی شده است، و قبول کنیم که "آن‌ها" هم کارهای خوبی انجام داده‌اند.» به عبارت دیگر، صرفاً طرفِ مقابل را مقصر نشماریم و مسئولیتِ خود را هم بپذیریم.

گلاور با تیزبینی و فهمِ عمیق، فلسفه و روان‌شناسی را به هم می‌آمیزد و می‌گوید که اقداماتِ بی‌رحمانه معلول تمایلاتِ عمیقِ بشر است. تنها با بررسیِ تمایلاتِ درونیِ هولناکِ خودمان است که می‌توانیم آن‌ها را مهار کنیم. من دو دهه‌ی اخیر را صرف حل منازعه در خاورمیانه کرده‌ام و می‌دانم که ترکیب این دو سطح از تحلیل چقدر مهم است. حماس و دولت اسرائیل با خشونت از مردمِ خود دفاع می‌کنند زیرا عقیده دارند که طرف مقابل فقط همین زبان را می‌فهمد. هر «جراحتی»، «تلافی» می‌شود. اما این معامله‌به‌مثل آسیبِ روانی را تشدید می‌کند و صلح را بیش از پیش دشوار می‌سازد.

اسرائیل پس از هولوکاستی تأسیس شد که در آن شش میلیون یهودی نابود شدند، یهودیانی که قادر نبودند در برابر کشتار سازمان‌یافته‌ی حکومتی از خود دفاع کنند. هر حمله‌ی تازه‌ای به غیرنظامیانِ اسرائیلی، تصادم گذشته‌ و حالِ تلخ و تکان‌دهنده را تشدید می‌کند و به هراسِ عمیق از نابودی دامن می‌زند.

برای اسرائیل، سال ۱۹۴۸ لحظه‌ی استقلال بود. اما برای فلسطینی‌ها نکبت («فاجعه‌») بود و به اخراج یا فرار حدود ۷۰۰ هزار فلسطینی از سرزمینشان انجامید. بیش از هفت دهه سرکوبِ فزاینده و اشغالِ خشونت‌آمیزْ فلسطینی‌ها را دچار ضربه‌ی روحیِ مجدد و مستمر کرده و امیدشان به آینده‌ای بهتر و صلح‌آمیزتر را از بین برده است.

گلاور تأکید می‌کند که باید این گذشته‌های تلخ و تکان‌دهنده را به رسمیت شناخت، و سپس از تفکر سیاه و سفید فراتر رفت و در محدوده‌ی خاکستری‌ترِ فهمِ متقابل و ارزش‌های مشترک به گفت‌وگو پرداخت. اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها در این دام افتاده‌اند که خود را فقط در تقابل و تضاد با یکدیگر تعریف می‌کنند، و نمی‌توانند از آرمان‌های خود و آینده‌ای بهتر تصویر روشنی ارائه دهند.

البته نباید از یاد برد که کنار آمدن با اختلافاتِ واقعاً اساسی دشوار است. تجربیاتم به من آموخته است که حتی وقتی گفت‌وگو در جریان است، آدم‌ها به‌ندرت با یکدیگر همدلی دارند یا خواهانِ یافتن وجوه مشترک‌اند. نمایندگانِ هر طرف اغلب تجربیاتِ خود را به شیوه‌های کاملاً متفاوتی توصیف می‌کنند و به برداشت‌ها و تعابیر و تفاسیرِ طرفِ مقابل چندان علاقه‌ای ندارند. درد و رنجِ عمیقِ آن‌ها سبب می‌شود که تمام فکر و ذکرشان معطوف به تجربه‌ی خودشان باشد؛ در نتیجه، برداشتن نخستین گام ــ به رسمیت شناختن انسانیتِ دیگران ــ فوق‌العاده دشوار است.

آنچه می‌دانیم این است که اکثریت قریب‌به‌اتفاقِ مردم می‌خواهند در صلح زندگی کنند، بچه‌هایشان را به مدرسه ببرند و با دوستان و عزیزانشان وقت بگذرانند. «به جای دشنام دادن به تاریکی، شمعی برافروز!» ــ گلاور با نقل این ضرب‌المثلِ فلسطینی تأکید می‌کند که گفت‌وگو، هرقدر که دشوار باشد، جایگزینی جز جنگ و خشونت ندارد.

 

برگردان: عرفان ثابتی


گابریله ریفکیند نویسنده و مدیر «آکسفورد پراسِس»، یک سازمان مستقل در حوزه‌ی حل منازعه و میانجی‌گریِ بین‌المللی، است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Gabrielle Rifkind, ‘Israelis and Palestinians by Jonathan Glover review – the psychology of conflict, The Guardian, 11 January 2024.