تب‌های اولیه

شیوه‌های جدید مقاومت در اروپای شرقی

باربارا فون او-فریتاگ

موج پرشوری از کنشگریِ نوآورانه سراسر اتحاد جماهیر شوروی سابق را در بر گرفته است. من برای سازمانی کار می‌کنم که از کنشگران مدنی حمایت می‌کند، و شاهد نیرو، خودباوری و خلاقیت جدیدی هستم که با بدبینی ناظران غربی درباره‌ی جامعه‌ی مدنی در این منطقه مغایرت دارد.

چرا بلاروس مرا به آینده‌ی اروپا امیدوار می‌کند؟

ناتالی نوگِرِد

در ماه دسامبر برای شرکت در سمیناری با حضور گروهی از مورخان اروپایی به مینسک رفتم. در چند مایلی پایتخت بلاروس از محل ارتکاب بعضی از بدترین جنایت‌های قرن بیستم به دست نازی‌ها و پلیس مخفی استالین دیدار کردیم. در این چند روز، با برخی از جوانان بلاروسی نیز صحبت کردم، جوانانی که مرا به آینده‌ی اروپای واقعاً متحد امیدوار کردند.

۱۳۷۶ تا ۱۳۸۸: جنبش زنان و دوازده سال نهادسازی و مبارزه‌ی مداوم علیه نابرابری

مریم حسین‌خواه

جنبش زنان در ایران اگرچه پیشینه‌ای به قدمت انقلاب مشروطه دارد، اما فقط در ۱۲ سال‌ِ بین ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۸، بود که توانست یک دوره‌ی مستمرِ نهادسازی و پس از آن مطالبه‌محوری و سازمان‌دهی کارزارها و اعتراض‌های جمعی برای احقاق حقوق زنان را در کارنامه‌ی خود ثبت کند و خواسته‌های زنان را به صورت گسترده در عرصه‌ی عمومی مطرح کند.

قتل‌های حکومتی در جمهوری اسلامی به روایت آمار؛ نام‌هایی که فراموش نمی‌شوند

شاهد علوی

قتل‌های حکومتیِ دوران جمهوری اسلامی در معنایِ قتل‌های هدفمندِ مخالفان و منتقدان سیاسی و عقیدتی به دستِ مأموران حکومتی و یا به سفارش آنان اما بدون قبول مسئولیت رسمی انجام آن، تنها به دهه‌ی ۱۳۷۰ و چند شخصیت شریفِ سیاسی و ادبیِ شناخته‌شده محدود نمی‌شود. آمار و نشانه‌های زیادی وجود دارد که وزارت اطلاعات و البته سازمان‌های خلف آن تا پیش از تأسیس این وزارتخانه در سال ۱۳۶۲، در چهار دهه‌ی گذشته به‌طور منظم بسیاری از کسانی را که مستحق «حذف فیزیکی» تشخیص داده‌ به صورت مخفیانه به قتل رسانده‌‌اند.

«تدارک مرگ تدریجی زندانیان سیاسی در ایران»

مریم حسین خواه

شیرین عبادی، وکیل نرگس محمدی و نازنین زاغری هم‌زمان با آغاز اعتصاب غذای موکلانش در اعتراض به دسترس‌ نداشتن به امکانات ضروری درمانی، گفت: «حکومت ایران مرگ تدریجی زندانیان سیاسی و عقیدتی را تدارک دیده است.»

توده‌ای شدن حرکت‌های کارگری مرحله‌ی جدیدی از حیات این جنبش است

در گفتگو با محمد حیدری

با گستردگی و شتاب اعتراضهای کارگری در ایران، جنبش کارگری چه مسیری طی کرده و به کدام سو حرکت می‌کند؟ این موضوعی است که با بهروز خباز، یکی از فعالان کارگری قدیمی ایران طرح کردهایم. بهروز خباز تا سال ۱۳۸۸ ساکن ایران بود و بعد از آن ناچار به ترک کشور شد و امروز ساکن سوئد است. او یکی از بنیانگذاران «کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری» بود که از نهادهای کارگری فعال ایران در دهه‌ی هشتاد محسوب میشد.

منشور کوروش و دلالت‌هایش

ایرج قانونی

کوروش در همان سطور اولیه «همدلی» خود را به مثابهی «هم‌‌نوع» به مردم بابل نشان می‌دهد و با بیان عواطف انسانیِ خود در مقابل درد و رنج و درون غم‌انگیز بابل با مردم همدردی می‌کند. پیداست که این سیاستِ نزدیک شدنِ انسانی به شکست‌خوردگان کار فرمانروایی او را آسان‌تر می‌کند اما مگر همدردی سنگ بنای حقوق بشر مدرن نیست!

سکوت دیگر بس است

اَلمودِنا کارّاسِدو، رابرت باهار

در اواخر نوامبرِ گذشته گروهی از نوجوانان اسپانیایی به سینمایی در مادرید رفتند که در آن جای سوزن انداختن نبود. وقتی فیلم شروع شد با توجه محض به داستان‌هایی درباره‌ی کشورشان گوش دادند که قبلاً هرگز نشنیده بودند. داستان‌‌ نوزادانی که در بدو تولد به زور از مادرانشان جدا شدند، داستان آدم‌های بی‌گناهی که پس از اعدام در قبرهای دسته‌جمعی به خاک سپرده شدند، داستان شکنجه و مبارزه‌ی نسل‌های متوالی‌ای که می‌خواستند پیش از به فراموشی سپرده شدنِ فجایعِ رخ‌داده، عدالت اجرا و از آنها اعاده‌ی حیثیت شود.