موضوع این کتاب، دوراندیشی است: این ایده که یکی از اولویتهای اخلاقیِ اصلیِ زمانهی ما بر جای نهادن تأثیری مثبت بر آیندهی بلندمدت است. دوراندیشی یعنی جدی گرفتن عظمت آینده، و اهمیت نقش خودمان در شکل دادن به آن. این کتاب حاصل بیش از یک دهه کارِ تماموقت است، که تقریباً دو سال از آن صرف راستیآزماییِ دادهها شده است.
پارلمان بریتانیا نوعی مجمع شهروندی بهنامِ «مجمع اقلیمی بریتانیا» متشکل از ۱۰۸ شهروند را ایجاد کرد. اعضای این مجمع چند هفتهی متوالی در تعطیلات آخر هفته دور یکدیگر جمع شدند و دربارهی اقلیمشناسی، تأثیرات اقلیمی و اقدامات اقلیمی آموزش دیدند؛ با کارشناسان و یکدیگر بحث و گفتوگو کردند؛ و سپس دربارهی توصیهها رأی دادند. یافتههای این مجمع عبارت است از مجموعهای منسجم و فراگیر از پیشنهادها برای مقابله با وضعیت اضطراریِ اقلیمی. این پیشنهادها ثمرهی نوع متفاوتی از سازماندهیِ دموکراتیک است.
این کتاب شرح مبسوطی است دربارهی تحقیقات پیرامون مرگ فعال محیط زیست هندوراسی، برْتا کاسرس، برندهی جایزهی گولدمن در سال 2014، که در سال 2016، در چهل سالگی ترور شد؛ یا به عبارت دیگر، داستان سدها و جوخههای مرگ و نبرد بومیان کشور هندوراس برای حفظ محیط زیست کرهی زمین.
در پسِ بحران اعتماد به نهادهای مدنی بیشک یکی از عوامل، به مدرسه مربوط میشود. ما در مقام شهروندان دیگر به طور کلی به حرف مسئولان اعتماد نداریم. ما به حکومت و نهادهای مدنی اعتقادی نداریم. این هم چیزی بسیار خوب و هم چیزی بینهایت مسئلهساز است زیرا وقتی شما نسبت به مراجع و مسئولان تردید میکنید، باید بتوانید مراجع خودتان یا مراجع دیگری را به جای آنها بگذارید.
روباتها در حال حفاظت از صخرههای مرجانی هستند، فورانهای آتشفشانیِ ساختگی گرمایش زمین را جبران میکنند: اینها نمونههایی از مداخلات فناورانهی بشر در طبیعت برای مقابله با تغییرات اقلیمی است. آیا این مداخلات در نهایت موجب خواهد شد تا آیندهی اقلیمی روشنتری داشته باشیم یا خود همین مداخلات باعث پدید آمدن مسائل و مشکلاتی بیشتری خواهند شد؟
بیل گیتس زندگی ما را به واسطهی نرمافزار مایکروسافت متحول کرده است؛ او زندگی عدهی بیشماری را از طریق فعالیتهای بنیادش برای ریشهکنیِ بیماریهای فلج اطفال، سل و مالاریا بهبود بخشیده است؛ و اکنون میخواهد با مقابله با تغییرات اقلیمی زندگی ما را نجات دهد.