کتاب عظیم جوزف هنریک، عجیبترین مردم جهان، خیلی زود به اثری در یک ژانر خاص تبدیل شده است: چیزی که شاید بتوان آن را «تکاملگرایی اجتماعیِ معاصر» نامید که به دست فردی دانشگاهی برای مخاطبی عام و عمدتاً غیردانشگاهی نوشته شده است. شناختهشدهترین اثر در این ژانر کتابِ جَرِد دایموند با عنوان تفنگها، میکروبها، و فولاد (1997) است.
ریچارد اِوِنز و رابرت گِلِیْتلی همعقیدهاند که «افسانهی از پشت خنجر زدن» لکهی ننگی بود پاکنشدنی. خیلی از افراد بهسادگی ترجیح دادند که این دروغ اطمینانبخش را باور کنند که سوسیالیستها (و در بعضی روایتها، یهودیان) پیروزی را از چنگ آلمان درآوردند تا آنکه پیامد واقعیِ ستیزهای را قبول کنند که عدهی زیادی برایش فداکاری کرده بودند.
سایهی خدا کتابی است جنجالی. اَلن میخائیل، مورخ دانشگاه ییل، که در کارنامهاش سه کتاب دانشورانه و آرشیومحور دربارهی تاریخ امپراتوری عثمانی به چشم میخورد این بار تغییر جهت داده و به تاریخ جهان پرداخته است. او در این کتاب جدید با ارائهی روایتی جذاب نگرشهای مرسوم دربارهی چگونگیِ «ظهور غرب» در پانصد سال اخیر را به چالش میکشد.
وقتی در سال ۱۹۸۰ آدولفو پرز اسکیوِل، از مخالفان حکومت آرژانتین، به علت فعالیتهای حقوق بشریِ خود برندهی جایزهی صلح نوبل شد اتفاق جالبی رخ داد. آرژانتین پیشتر قانونی را وضع کرده بود که بر اساس آن دولت موظف به گرامیداشت برندگان جایزهی نوبل بود. در نتیجه، حالا نظامیان حاکم بر این کشور مجبور بودند تا از یکی از مخالفان خود تجلیل کنند. از آن پس، اسکیول نه تنها توانست به دفاع از حقوق بشر ادامه دهد بلکه از حکومت نظامیِ این کشور هم مستمریِ ماهیانه دریافت میکرد!