داستان صادق ممقلی یا داروغهی اصفهان را میتوان گفت که یکی از طلیعههای داستاننویسی به مفهوم مدرن به صورت تجربهای در نگارش داستان کارآگاهی (پلیسی) است. این داستان نخستین بار در سال ۱۳۰۴ (سال آغاز پادشاهی رضاشاه پهلوی) در تهران به چاپ رسیده و به تازگی به کوشش مهدی گنجوی و مهرناز منصوری ویراسته و بازنشر شده است. کوشش ویراستاران در انتشار دوباره و ویراست این اثرِ فراموششده ستودنی است. این داستان از آن رو جالب است و خواندنی که سوای ماجراهای تو در تو و پر کشش آن که در فضایی از ایران در سالهای نخست قرن بیستم میگذرد، در خلال خواندن آن میتوان دید که نویسنده چگونه گونهی ادبی نوینی را با محتوایی ایرانی سازگار کرده است.
اثر بالسلو روایتی است از جدال الگوهای متفاوت مردانگی بر صحنهی تاریخ معاصر ایران؛ الگوهایی که بارها از یکدیگر تأثیر پذیرفتهاند بی آنکه هیچیک بتواند دیگری را به تمامی از میدان به در کند. او کار را با دنبال کردن ریشهها و معنای اصطلاح «جوانمردی» از قرن نهم تا دههی ۱۳۱۰ آغاز میکند؛ اصطلاحی که به باور بالسلو شالودهی انگارهی مردانگی در عصر قاجار را شکل میداد.
گلبرگ رکاب طلایی، مورخ و محقق سینمای قبل از انقلاب و استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه سیتون هال است. او در کتاب اخیر خود، جهانمنشی ایرانی: یک تاریخ سینمایی، با تکیه بر مفهوم «جهانمنشی»، درهمآمیزی گروههای مختلف قومی، زبانی و دینی را در ایران ابتدای قرن بیستم بررسی کرده و تأثیرات این محیط چندفرهنگی را بر شکلگیری و پیشروی سینمای ایران پی گرفته است. با او دربارهی این کتاب گفتوگو کردیم.