عصر اینترنت و ناخرسندیهای آن
دیوید ماسکراپ
نشریهی ژاکوبن در گفتگویی با فیلسوف کانادایی، مارک کینگوِل، از او پرسیده است که در این عصر کشمکش و فریب چگونه میتوان هم قدرت را به چالش کشید و هم زندگی را پیش برد.
نشریهی ژاکوبن در گفتگویی با فیلسوف کانادایی، مارک کینگوِل، از او پرسیده است که در این عصر کشمکش و فریب چگونه میتوان هم قدرت را به چالش کشید و هم زندگی را پیش برد.
ارمنیهای ایران هر روز کمتر میشوند. هر بار که راه مهاجرت باز میشود، عدهای میروند و خیلی از شهرها از ارامنه خالی شده است. در آبادان قبل از انقلاب و جنگ، حدود دو هزار خانوادهی ارمنی زندگی میکردند و ارامنه برای خودشان چند مدرسه و کلیسا و انجمن داشتند. حالا اما، فقط یک ارمنی آنجا باقی مانده، که کلیددار تنها کلیسای سرپا ماندهی شهر است.
کتاب جنگهای تجاری، جنگهای طبقاتیاند نگرشی موشکافانه به اقتصاد جهانی است که بر مبنای تحلیلی دقیق و شرحی روشن فراهم آمده است. این کتاب بررسی بسیار خوبی از نیروهایی است که در پس تنشها و تجارت جهانی وجود دارند.
این یادداشت ناظر است به تبیین اندیشههای بسام طیبی (متولد ۱۹۴۴)، روشنفکر و آکادمیسین سوری-آلمانی، از اصلاح دینی و «مدرنیتهی فرهنگی» و نقدهای او بر اسلام سیاسی معاصر. طیبی در نگاه اصلاحجوی خویش «اسلام» را نوعی «نظام فرهنگی» توصیف میکند که در نظر او خود را با بافتارهای مختلف تطبیق میدهد. تفسیر او از دین در نقطهی مقابل بنیادگرایان و هواداران اسلام سیاسی در جهان عرب و ایران قرار دارد که دین را ایدئولوژیک میبینند.
در محلهی تسوروهاشی در اوزاکا در ژاپن، یک دختر 14 ساله سرگرم سخنرانی است و خطاب به جمعیت میگوید از کُرهایها به شدت متنفر است و دوست دارد که آنها را به قتل برساند. در میانمار، یکی از کاربران فیسبوک بنگالیها را سگهایی میخواند که کمر به نابودی میانمار و میانماریها بستهاند.
ده سال پیش، بهرام بیضایی، کارگردان و نویسنده و پژوهشگر، ایران را به مقصد دانشگاه استنفورد در ایالت کالیفرنیای آمریکا، ترک کرد. ایران، سرزمینی که به قول عباس میلانی «بسیار با بیضایی نامهربان بود و بیضایی بسیار با ایران، مهربان بود و هست.»
چهارده مرداد امسال، ۶۲ سال از خاموشی قمر میگذرد اما هنوز صدایش را از دروازهی شیرنشان مجلس بهارستان میتوان شنید: «مرغ سحرناله آوازش را میشنویم. وقتی برای اولین بار بیحجاب به روی صحنه رفت و چنین خواند: «فقیه شهر به رفع حجاب مایل نیست/ چرا که هرچه کند حیله در حجاب کند».
در سال ١٨۶٠ یک دانشجوى جوان ژاپنى به نام فوکوزاوا یوکیچى به عنوان مترجم، اولین هیئت دیپلماتیک ژاپنى به ایالات متحده را همراهى کرد. فوکوزاوا در نهایت به عنوان بنیانگذار فکری ژاپنِ مدرن شناخته شد، تجربیات او در غرب و همچنین رویکردش، پرسشى مهم دربارهى غربىشدن را به میان آورد: آیا غیرغربىها شیوههاى غربى را اخذ کردهاند یا مانند فوکوزاوا آن را مورد پرسش و نقد قرار داده و به تناسب موقعیت بعضى از امور را پذیرفته و برخى را کنار نهادهاند.
کرونین، که پژوهشگر کالج سنت آنتونی و هموند دپارتمان شرقشناسی در دانشگاه آکسفورد است، در کتاب جدید خود از دو روایت غالب در مطالعات مربوط به شرق میانه و ایرانشناسی فاصله میگیرد: نخست روایتی که مدرنیزاسیون را در این مناطق پروژهای تحمیلی و از بالا به پایین میبیند و دوم روایتی که مرزهای ملی را ظرفی طبیعی و بدیهی برای بررسی پدیدارهای اجتماعی میداند.
دولتها با همهی دم و دستگاه آموزش عالی خود نمیتوانند به تنهایی هنرمند و ورزشکار و آفرینشگر و متفکر بیافرینند اما میتوانند به نحوی نظاممند از تولید آنها جلوگیری کنند، استعدادها را پس بزنند و روح آفرینشگری را از ملت خود سلب کنند! تدنی عجیبی است که ممکن است کشوری گرفتار آن شود و مردم خود را بیرون از خود بداند و به آنها که درون کشورند چون بیرونی و بیگانه بنگرد.
پدرسالاری با قدمت چهارهزارساله در بنیاد شکلی از سازماندهی اجتماعی بوده که در آن پدر یا بزرگترین مرد خانواده یا قبیله رئیس آن میشده است. سپس با گذر زمان این واژه یا به معنی فرمانروایی یا سروری مردان بر زنان به کار رفته است. گردا لرنر، تاریخنگار فمینیست آمریکایی، که سروری یا چیرگی یا سلطهی مردان را پدیدهای تاریخی میداند، بر این باور است که پدرسالاری امروزه به معنی «سرنمونه یا الگوی نهادینهی سروری نرینهمدار در جامعه» است.
قدیمها میگفتند اگر میخواهی کسی را بشناسی، با او برو سفر. امروز، با من باشد میگویم اگر میخواهی کسی را بشناسی، با او برو زندان!
تنها قانون است که به ایالات متحدهی آمریکا وحدت میبخشد ــ ما واحدی سیاسی متشکل از قانونگذارانایم. اگر آن جنگ داخلی هولناک رخ نداده بود، آمریکا شاید مثل شبهجزیرهی بالکان چیزی بیش از خودمختاریهای منطقهای نبود.
همدردی با خوزستانیها؟ در این روزهای اعتراضات خوزستان سؤالی که ذهن مرا بسیار درگیر کرده این است که من که در خوزستان نیستم و امکان پیوستن به معترضان را ندارم، چه کاری از دستم برمیآید؟ شاید مهمترین کار، یادآوری دائمی به خودم باشد که «بیتفاوت نباشم» و طوری رفتار نکنم که گویا این وضعیت عادی است.
عاملان نسلکشی میگفتند که وقتی با قمه به توتسیها حمله میکردند انسانی در برابر خود نمیدیدند. اما این حرف به این معنا نیست که در هنگام حمله دچار توهم بودند یا چشمشان خوب نمیدید. منظورشان این بود که توتسیها را انسان نمیشمردند. وقتی قاتلان به قربانیان خود مینگریستند همان چیزی را میدیدند که من و شما میبینیم. آنها موجوداتی شبیه به انسان میدیدند، موجوداتی که از هیچ نظری با کسانی که انسان میشماریم، تفاوتی نداشتند. اما قاتلان چیزی را که میدیدند به شیوهای متفاوت از من و شما «تفسیر میکردند».
تیموتی برنان برای نوشتن این زندگینامهی موشکافانه با دهها تن از دوستان و نزدیکان سعید، همکاران، منتقدان، سیاستمداران و کنشگران مدنی و سیاسی و … گفتوگو کرده است، آرشیوها دربارهی سعید را زیرورو کرده، تمام آثار منتشرشده و نشده از سعید از جمله نامهنگاریهای شخصی او را مطالعه و تمام ۲۳۸ صفحه پروندهی پلیس فدرال آمریکا دربارهی ادوارد سعید را خوانده است.
در اتاقهای ده، پانزده متری که استراحتگاه ده نفر است با یک کولر پنجرهای ۱۹ هزارِ کمرمق که سر و صدایش شبیه به قطار است و خواب را میان بوی نا و عرق مختل میکند روزگار میگذرانند. اکنون در همان خوابگاههای مرطوب و گرم کنار هم خوابیده و دست از کار کشیدهاند.
چگونه یکی از بزرگترین فیلسوفان دنیا برداشتهایی چنین اشتباه داشته است؟ بیتردید دیوید هیوم شایستهی جایگاه رفیعی در میان بزرگان فلسفه است اما هرجا پای سیاست در میان بوده، دچار خطا شده است.
«خیلی از کسانی که به بلوچستان سفر کردهاند، میگویند قبل از سفر، تصویری که به ما داده شده بود، این بود که بلوچها همه دزد و قاتل و تفنگبهدست و موادمخدرفروش هستند و سر میبُرند، ولی ما رفتیم و زنده برگشتیم و چیزی که آنجا دیدیم، اصلاً اینطور نبود.» این را رحیم بندویی، هفتادساله، یکی از بنیانگذاران حزب «مردم بلوچستان» میگوید، با تلخندی بر چهرهاش و در توضیح فاصلهی فرهنگیای که این تصاویر نادرست در بین مردم ایران انداخته و آنها را نسبت به یکدیگر بیاعتماد و گاه هراسان کرده است.